«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899114420210219Manufacturing Strategic Decisions in Chemical Pharmaceutical Industryشناسایی تصمیمات استراتژیک تولید در صنعت داروهای شیمیایی13311853610.22034/jmi.2021.118536FAابوالفضل کزازیاستاد گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.سید سروش قاضی نوریدانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.محمود رفیع زاده تفتیدانشجوی دکتری مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.رسول دینارونداستاد گروه فارماسیوتیکس، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران، تهران، ایران.Journal Article20200423Manufacturing strategy in the simplest definition means configuring manufacturing decisions tailored to the company's competitive priorities. Therefore, the first step in developing a manufacturing strategy is to properly recognize all manufacturing decision areas, In addition, in each decision, there are several alternatives for companies, and the choice of different alternatives together forms the configuration of the manufacturing unit. These decisions need to be customized for each industry because the nature of production in each industry is different. This research aims to do this in the Iranian chemical pharmaceutical industry. First, a comprehensive list of manufacturing decisions and alternatives was obtained by studying the research literature, and then more than 25 interviews were conducted with experts in the industry based on it. The interviews were analyzed using Qualitative Content Analysis method. The results showed that due to strict legal requirements in drug production and the specific type of drug sales in the Iranian market, companies in most decision areas, do not differ much from each other and the options available to them are limited. Therefore, the main difference between the manufacturers of chemical drugs in Iran is due to the difference in decision-making in the areas of Human Resource Management and Quality Management; and these two areas have a significant impact on the competitive position of companies. Also, cooperation with foreign leading companies in the field of process design, obtaining formulation and supply of raw materials has a great impact on the competitive position of companies in this industry in Iran.استراتژی تولید در سادهترین تعریف بهمعنای پیکربندی تصمیمات تولید متناسب با اولویتهای رقابتی شرکت است. بنابراین اولین قدم برای طرحریزی استراتژی تولید شناخت درست تمام تصمیمات استراتژیک در حوزههای مختلف تولید است. علاوه برآن در هر تصمیم، شرکت آلترناتیوهای متعددی پیش روی خود دارد و انتخاب آلترناتیوهای مختلف در کنار هم پیکربندی واحد تولید را شکل میدهد. این تحقیق با هدف شناسایی و دستهبندی تصمیمات استراتژیک تولید در صنعت داروسازی ایران انجام شده است. داروها به طورکلی به دو دسته داروهای شیمیایی و نوترکیب دستهبندی میشوند و این تحقیق به طور خاص به تولید داروهای شیمیایی پرداخته است. بر این اساس ابتدا فهرست جامعی از تصمیمات و آلترناتیوها از دل ادبیات تحقیق بیرون آمده و بر اساس آن بیش از 25 ساعت مصاحبه با خبرگان در این صنعت انجام شد. مصاحبهها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد به دلیل الزامات قانونی سختگیرانه در تولید دارو و نوع خاص فروش آن در بازار ایران، شرکتها در اکثر حوزههای تصمیم، تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته و گزینههای پیش روی آنها، محدود هستند. از این رو عمده تفاوت تولیدکنندههای داروهای شیمیایی در ایران برآمده از تفاوت تصمیمگیری در حوزههای مدیریت منابع انسانی و مدیریت کیفیت بوده و این دو حوزه تاثیر بهسزایی در جایگاه رقابتی شرکتها دارند. از طرفی همکاری با شرکتهای پیشروی خارجی در زمینه طراحی فرآیند، اخذ فرمولاسیون و تامین مواد اولیه از تصمیماتی است که تاثیر بهسزایی بر جایگاه رقابتی شرکتها در این صنعت در ایران دارد.«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899114420210219Challenges of the Valley of Death in the Iranian Biomedical Innovation Ecosystem and Investigating Effective Capabilities and Contextچالشهای دره مرگ اکوسیستم نوآوری زیستدارو ایران و بررسی توانمندی ها و عوامل زمینه ای موثر355412005410.22034/jmi.2021.120054FAنیما مختارزادهاستادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.عباسعلی کارشناسدانشجوی دکتری مدیریت فناوری، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.سید سپهر قاضی نوریاستاد گروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.0000-0002-6761-4694Journal Article20201029A study of the development of different innovation ecosystems has shown that in the early stages of ecosystem development we are faced with a period in which, due to the different natures of the two soldiers, the ecosystem faces challenges with the highest failure and stopping rates. It comes with it. Ecosystems that can pass this stage are able to acquire the value produced in the ecosystem and create wealth. In this study, we seek to identify the challenges of this stage of the growth process called the Death Valley of the ecosystem and identify the capabilities needed to overcome it. Therefore, this article tries to investigate its challenges and the underlying factors and capabilities affecting the passage of the innovation ecosystem by examining the case of Iran's biopharmaceutical innovation ecosystem as a successful ecosystem that has been able to cross the Death Valley. To do this, the required data were collected through semi-structured interviews and analyzed in the form of a model using theme analysis and coding. According to the research findings, Iran's biopharmaceutical innovation ecosystem in the process of crossing its death valley has faced three types of challenges: implementation, integration and acceptance, which is the formation of five capabilities of interaction and accessibility; Integration and integration; Innovation and learning; Adaptability and mobility, and ultimately the ability to create complementarity, as well as the existence of three factors underlying government policies, political sanctions, and market demand, have been influential in crossing this valley and overcoming these challenges.بررسی توسعه اکوسیستمهای نوآوری مختلف نشان داده است که در مراحل ابتدایی توسعه اکوسیستمها با بازهای مواجه هستیم که به علت ماهیتهای متفاوت دو سربازه، اکوسیستم با چالشهایی روبهرو می گردد که بیشترین نرخ شکست و توقف آن را به همراه دارد. اکوسیستمهایی که بتوانند از این مرحله عبور کنند قادر به کسب ارزش تولید شده در اکوسیستم و خلق ثروت می باشند. ما در این پژوهش به دنبال شناخت چالشهای این مرحله از فرایند رشد با نام دره مرگ اکوسیستم و شناسایی توانمندیهای لازم برای عبور از آن هستیم. لذا این مقاله تلاش کرده با موردکاوی اکوسیستم نوآوری زیست دارو ایران به عنوان یک اکوسیستم موفق که توانسته از دره مرگ عبور کند به بررسی چالشهای آن و عوامل زمینهای و توانمندی-های موثر بر عبور اکوسیستم نوآوری از آن بپردازد. برای اینکار دادههای مورد نیاز از طریق مصاحبههای نیمه ساختار یافته گردآوری و با استفاده از تحلیل تم و کدگذاری، تحلیل و در قالب مدلی ارائه شده است. بر اساس یافتههای پژوهش، اکوسیستم نوآوری زیست داروی ایران در فرایند عبور از دره مرگ خود با سه نوع چالش اجرایی، همتکاملی و پذیرش مواجه بوده است که شکلگیری پنچ توانمندی تعاملات و دسترسپذیری؛ یکپارچگی و همافزایی؛ نوآوری و یادگیری؛ تطبیقپذیری و جابهجایی و در نهایت قابلیت خلق مکمل و همچنین وجود سه عامل زمینهای سیاستهای دولت، تحریمهای سیاسی و تقاضای بازار در عبور از این دره و غلبه بر این چالشها تاثیرگذار بودهاند.«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899114420210219Designing an Industrial Policy Model Base on Ha-Joon Chang Ideas for the Development of Downstream Gas Petrochemical Industries in Iranرویکرد اقتصاد سیاسی به سیاست صنعتی از منظر هاجون چانگ مطالعه موردی طراحی الگوی توسعه صنایع پایین دست پتروشیمی گازی در ایران558212005810.22034/jmi.2021.120058FAمیثم نریمانیاستادیار گروه اقتصاد دانش بنیان، پژوهشکده مطالعات فناوری، تهران، ایران.مصطفی سعیدیدانشجوی دکتری مهندسی شیمی، دانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.علیرضا شجاع مرادیعضو معاونت امور انرژی و مواد، مرکز همکاری های تحول و پیشرفت ریاست جمهوری، تهران، ایران.Journal Article20200718From the classic concept of "supporting infant industries" to the experiences of mission-oriented policies in developing countries in recent decades, all have focused on targeting and increasingly productive economic sectors as the main industrial policy. The structural and institutional capacity of the government is considered as a key factor for success in the industrial policy. In this paper, the economic policy of Korean Economist Ha-Joon Chang is used to analyze Iran's industrial policy. In this work based on the theoretical approach, Qualitative case study strategy has been developed in the field of downstream petrochemical industries. The research results show that the importance of structural transformation for industrial development is the pattern of feed supply in the petrochemical industry and service engineering capabilities. Regulatory issues, market structure, production policy, and business policy are important at the institutional level and conflicts of beneficiaries at the organizational level, and the creation of strategies to prevent corruption should be considered in the political economy level.از مفهوم کلاسیک "حمایت از صنایع نوزاد" تا تجربیات سیاستهای ماموریتگرا در دولتهای توسعهای دهههای اخیر، همگی هدفگیری بخشهای اقتصادی با بازدهی فزاینده را به عنوان جوهره اصلی سیاست صنعتی مورد توجه قرار داده اند. محوریت دولت در اتخاذ سیاست صنعتی باعث میشود ظرفیت ساختاری و نهادی دولت خصوصا از منظر اقتصاد سیاسی به عنوان یک عامل اساسی در موفقیت سیاستهای صنعتی اهمیت یابد. بدین منظور چارچوب تحلیلی اقتصاد سیاسی سیاست صنعتی هاجون چانگ، اقتصاددان کرهای الاصل دانشگاه کمبریج برای صورت بندی و تحلیل سیاست صنعتی ایران در این مقاله بررسی شده است. بر اساس این رویکرد نظری، راهبرد مطالعه موردی کیفی در حوزه توسعه صنایع پایین دست پتروشیمی با خوراک گازی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که محوریت تحولات ساختاری توسعه صنعتی در این صنعت، الگوی تامین خوراک و توانمندیهای خدمات مهندسی میباشد. در لایه نهادی، موضوعات رگولاتوری، ساختار بازار و هماهنگی های سیاست تولیدی و سیاست بازرگانی اهمیت دارد و از منظر اقتصاد سیاسی، تعارضات ذینفعان در سطح سازمان و راهبردهای ملی در بهرهگیری از رانتهای حاصل از اجرای سیاستها باید مورد توجه قرار گیرد.«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899114420210219Analysing the Interactions Between Key Stakeholders in a Regional Innovation System (Case Study: Rab-e- Rashidi Special Region of Science and Technology)تحلیل تعاملات میان ذی نفعان کلیدی در یک نظام نوآوری منطقه ای (مطالعه موردی: منطقه ویژه علم و فناوری ربع رشیدی)8311212005610.22034/jmi.2021.120056FAرضا کریملوکارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت، اقتصاد و مهندسی پیشرفت، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.امیر ذاکریاستادیار گروه مدیریت و مهندسی کسب و کار، دانشکده مدیریت، اقتصاد و مهندسی پیشرفت، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.0000-0002-6530-8933Journal Article20200805Analysis of the regional innovation systems plays a pivotal role in innovation policy to shape innovation conditions as well as create regional advantages. To be successful in developing an innovation system and increasing efficiency, identification and concentration on potentials is crucial. In this paper, based on the the Triple Helix approach (University-Industry-Government), a method is proposed for identification and assesment of key stakeholders of a regional innovation system. The method is applied in analysing stakeholders' interactions in the Rab-e-Rashidi Special Science and Technology Zone in Tabriz. First, stakeholders of the innovation system of East Azerbaijan province are introduced and by using power-interst analysis, key stakeholders are selected. Then, their interactions are analysed and initiatives for the development of the regional innovation system has been suggested. The results show that the most central stakeholders for the development of the regional innovation system are Science and Technology Park, General Directorate of Information and Communication Technology and knowledge-based companies. Using the results of three different interactions (informational, operational and infrastructural), suggestions for improving the regional innovation system in an evolutionary process have been presented.تحلیل نظامهای نوآوری منطقهای نقش محوری در سیاستگذاری نوآوری برای شکلدهی به شرایط نوآوری و نیز خلق مزیت منطقهای دارد. برای موفقیت در توسعه نظام نوآوری و افزایش کارایی در تخصیص منابع محدود، شناسایی و تمرکز بر ظرفیتهای موجود اهمیت دارد. در این مقاله براساس رویکرد مارپیچ 3گانه صنعت-دانشگاه-دولت، روشی برای انتخاب و ارزیابی تعاملات میان ذینفعان نظام نوآوری منطقهای ارائه شده است. روش پیشنهادی در تحلیل ذینفعان نظام نوآوری منطقه ویژه علم و فناوری ربع رشیدی تبریز مورد استفاده قرار گرفته است. ابتدا ذینفعان نظام نوآوری استان آذربایجان شرقی شناسایی شده و سپس با تحلیل علاقهمندی-قدرت ذینفعان کلیدی تعیین میشوند؛ سپس میزان تعاملات میان آنها تحلیل شده و راهکارهایی جهت توسعه نظام نوآوری در استان ارائه میشود. نتایج نشان میدهد محوریترین ذینفعان جهت توسعه نظام نوآوری منطقهای در استان، پارک علم و فناوری، اداره کل فناوری اطلاعات و ارتباطات و شرکتهای دانشبنیان میباشند. با استفاده از نتایج تحلیل انواع سه گانه تعامل (دانشی،تولیدی، زیرساختی) میان ذینفعان منتخب ، پیشنهادهایی برای تقویت تعاملات و در نهایت توسعه نظام نوآوری منطقه در یک تکامل تاریخی ارائه شده است.«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899114420210219Assessing the Factors Affecting the Formation of Damaged Knowledge-Based Companies in Coronavirus Crisisبررسی عوامل موثر بر شکلگیری راهبردهای شرکتهای دانشبنیان آسیبدیده در بحران کرونا11313512190510.22034/jmi.2021.121905FAابوالفضل نصریدانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.0000-0002-7001-8148ابوالفضل باقریاستادیار گروه فناوری و راهبرد، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.علیرضا بوشهریاستادیار گروه فناوری و راهبرد، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.Journal Article20201105Coronavirus outbreak and its economic consequences have damaged many Iranian knowledge-based companies, which are one of the most important means for achieving economic resilience during the sanctions period. So, in this article, we’ve considered factors affecting the formation of damaged knowledge-based companies’ strategies using a multiple case study method. Qualitative data of this study has collected through semi-structured interviews with CEOs of six damaged knowledge-based companies. Evidence suggests that in this crisis, smaller companies had less potential for adopting defensive strategies to reduce their costs and preferred to adopt appropriate reactive strategies with a hope of the imminent end of the crisis. On the other hand, the diversity of abilities and capabilities of companies significantly helps to find appropriate alternative solutions for earning money during the crisis period. In addition, while damaged companies have possessed financial supports of government immediately after the beginning of the crisis, this supports couldn’t prevent the adoption of defensive strategies by companies and just compensated a part of the financial consequences of the coronavirus pandemic crisis.شیوع بیماری کرونا و پیامدهای اقتصادی آن به بسیاری از شرکتهای دانشبنیان ایران که از مهمترین ابزارهای دستیابی به تابآوری اقتصادی در دوران تحریم هستند، آسیب رسانده است. از این رو در این مقاله عوامل موثر بر شکلگیری راهبردهای شرکتهای دانشبنیان آسیب دیده در بحران کرونا را با استفاده از روش مطالعه چندموردی بررسی کردهایم. دادههای کیفی این مطالعه از طریق انجام مصاحبههایی نیمه ساختاریافته با مدیران عامل شش شرکت دانشبنیان آسیبدیده جمعآوری شدهاند. شواهد نشان میدهند که در این بحران شرکتهای کوچکتر، پتانسیل پایینتری برای اتخاذ راهبردهای تدافعی جهت کاهش هزینههای خود داشتهاند و ترجیح دادهاند که با امید به پایان قریبالوقوع بحران، با اتخاذ راهبردهای واکنشی مناسب به فعالیت خود ادامه دهند. از طرفی متنوعبودن توانمندیها و قابلیتهای شرکتها به یافتن راهکارهای بدیل مناسب جهت کسب درآمد در دوران بحران کمک زیادی کرده است. همچنین با وجود اینکه شرکتهای آسیبدیده بلافاصله پس از شروع بحران از حمایتهای مالی دولت برخوردار شدهاند، اما این حمایتها نتوانسته مانع اتخاذ راهبردهای تدافعی توسط شرکتها شود و تنها بخشی از پیامدهای مالی بحران همهگیری کرونا را جبران کرده است.«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899114420210219Presenting a Native Model of Organizational Agility in Industrial Research Centers (Case Stady: A Military Research Organization in the Maritime Field)ارائه الگوی بومی چابکی سازمانی در مراکز تحقیقات صنعتی (مورد مطالعه: یک سازمان نظامی تحقیقاتی در عرصه دریایی)13716912683110.22034/jmi.2021.126831FAنعمت الله مرادیدانشجوی دکتری مدیریت، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه جامع امام حسین (علیه السلام)، تهران، ایران.محسن میریاستادیار گروه تحول و تعالی سازمانی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه جامع امام حسین (علیه السلام)، تهران، ایران.محمد مهدی مهتدیاستادیار گروه تحول و تعالی سازمانی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه جامع امام حسین (علیه السلام)، تهران، ایران.0000-0001-9040-7346Journal Article20200715Today, organizations have put agility on their agenda to respond to environmental complexities. Industrial research centers are no exception and their optimal performance requires dynamism and mobility in the face of environmental changes. The present study aims to provide a model for improving agility in industrial research centers in the field of defense.<br />This research is applied in terms of purpose and qualitative in terms of the nature of the data. Data were collected through interviews with research experts familiar with the organization under study. Sampling was done by snowball method and to the point of achieving theoretical saturation, which was achieved by interviewing fifteen selected members of the statistical population. The data were analyzed using the emerging approach of data-based theory, in which 796 open codes were extracted in the process of this analysis, and 36 concepts were extracted by applying axial coding, and finally these concepts were classified into 7 categories. Categories include Agility Trustee, Agile Scholars, Agile Manager, Agile Structure, Agile Process, Agile Organizational Culture, and Maturity of Industrial Research Ecosystem. This pattern overlaps in some respects with common theories, but concepts such as agility trustee and ecosystem maturity can be considered as its innovations. Based on these findings, it can be concluded that agility is a consequence of the system at different levels of maturity that is relevant in different areas of the organization and its structural or process cutting is not possible.چکیده<br />امروزه سازمانها برای پاسخگویی به پیچیدگیهای محیطی، چابکی را در دستور کار خود قرار دادهاند. مراکز تحقیقات صنعتی نیز از این وضعیت مسثتنی نیستند و عملکرد مطلوب آنها مستلزم پویایی و تحرک در مواجهه با تغییرات محیطی است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای بهبود چابکی در مراکز تحقیقات صنعتی در حوزه دفاعی انجام شدهاست. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت دادهها از نوع کیفی است. دادهها از طریق مصاحبه با خبرگان موضوع پژوهش و آشنا با سازمان مورد مطالعه، جمعآوری شده است. نمونهگیری به روش گلولهبرفی و تا سرحد دستیابی به اشباع نظری صورت پذیرفته که این امر با مصاحبه پانزده نفر از منتخبین جامعه آماری، حاصل شده است. دادهها، با استفاده از رویکرد نوظهور نظریه دادهبنیاد تحلیل شده که در فرآیند این تحلیل 796 کد باز استخراج شدهاست و با اعمال کدگذاری محوری 36 مفهوم استخراج و درنهایت این مفاهیم در 7 مقوله دستهبندی شدهاست. مقولهها شامل متولی چابکی، دانشگران چابک، مدیر چابک، ساختار چابک، فرآیند چابک، فرهنگسازمانی چابک و بلوغ اکوسیستم تحقیقات صنعتی است. این الگو در بخش هایی با تئوریهای رایج دارای همپوشانی است اما مفاهیمی مانند متولی چابکی و بلوغ اکوسیستم را میتوان به عنوان نوآوریهای آن برشمرد. بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که چابکی یک پیامد سیستم در سطوح مختلف بلوغ است که در ساحتهای مختلف سازمان موضوعیت داشته و برش ساختاری یا فرآیندی آن امکانپذیر نیست.