«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-89919420151222Scientific and Technological Collaboration between Defense Industries and Universities: Casual Layered Analysis Approachهمکاریهای علمی و فن آورانه میان صنایع دفاعی و دانشگاهها: رویکرد تحلیل علّی لایه ای53042886FAمصطفی صفدری رنجبردانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.سید رضا سلامیاستادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.غلامرضا توکلیدانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.سیامک طهماسبیدانشجوی دکتری مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.0000-0001-5864-5678Journal Article19700101Collaboration between universities and industries has attracted policy makers and researchers for multiple decades. In our country, both in academic and practice great attempts have been done to shape a dynamic and effective collaboration between universities and industries specially defense industries. It’s obvious that the appropriate collaboration between universities and defense industries has not been formed yet. The presented solutions and designed mechanisms for transition from obstacles and challenges are insufficient and ineffective. It seems that, the lack of efficiency and effectiveness of intervention solutions for exiting from current situation is related to superficiality of solutions and this problem is rooted in superficiality of analysis, challenges and mechanisms. This research aims to by applying Casual Layered Analysis (CLA) method and exploiting the opinions of some experts from universities and defense industries, increases the depth of analysis and respectively identifies current and desired situation and prescribes mechanisms in order to transition. Findings of this research encompass current and desired situation about collaboration of universities and defense industries and mechanisms to transition in four layers: Litany, Systemic Causes, Discourse/Worldview and Myths/Metaphors.موضوع همکاری بین دانشگاه و صنعت، برای دهههای متوالی، فکر سیاستگذاران و همچنین پژوهشگران را به خود مشغول کرده است. در کشور ما نیز، تلاشهای زیادی، هم در زمینه نظری و هم در میدان عمل، بهمنظور شکلدهی به همکاری پویا و اثربخش میان دانشگاه و صنعت و بهویژه صنایع دفاعی، انجام گرفته است. اما، آنچه مشهود است، این است که هنوز همکاری علمی و فنآورانه مطلوب و مورد نظر میان دانشگاه و صنایع دفاعی شکل نگرفته است و گویا راهکارهای ارایه شده و سازوکارهای طراحی شده برای گذار از موانع و چالشهای پیش رو، کماثر ماندهاند. بهنظر میرسد که عدم کارایی و اثربخشی راهکارهای برونرفت از شرایط فعلی، به سطحی بودن راه-کارها ارتباط دارد، که خود ریشه در سطحی بودن تحلیلها و موانع و چالشهای شناسایی شده، دارد. این پژوهش، بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل علّی لایهای (CLA) و بهرهگیری از نظرات جمعی از خبرگان دانشگاه و صنایع دفاعی، ضمن شناسایی وضعیت موجود همکاریها میان صنایع دفاعی و دانشگاهها بر عمق تحلیلها افزوده و به شناسایی وضعیت مطلوب در رابطه با همکاری دانشگاه و صنایع دفاعی پرداخته و راهکارها و سازوکارهایی را برای گذار ارایه کند. یافتههای این پژوهش، در برگیرندهی وضعیت موجود، وضعیت مطلوب و سازوکارهای گذار در رابطه با همکاریهای علمی و فنآورانه صنایع دفاعی و دانشگاهها در لایههای مختلف، یعنی لیتانی، علل نظاممند، گفتمان/جهان بینی و اسطورهها/استعارهها است.https://www.behboodmodiriat.ir/article_42886_91b2ff7c7a700ca3e6b8ce6588fa3ee4.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-89919420151222Designing Robust Prioritization Paradigm Focusing on Strategic Industriesطراحی الگوی اولویتگذاری پابرجا در صنایع راهبردی315942887FAمهدی احمدیاندانشجوی دکتری آینده پژوهی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.عبدالرحیم پدرامدکتری آینده پژوهی، پژوهشکده آینده پژوهی، دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین، ایران.سلمان زالیدانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، دانشکده معارف اسلامی و مدیریت، دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، تهران، ایران.Journal Article20170205<span>The conventional method for prioritizing in Futures Studies, is a methodology of key technologies in which with the attractiveness and feasibility criteria and via the expertbased process, options with greater priority are distinguished from each other. What reveals a true need to invent a new method is uncertainty on the efficacy of these candidates in encountering the “alternative futures”. Therefore in regard to this important issue, in this article a new model is introduced for prioritizing. The main achievement of this research is a new paradigm called “Robust Prioritization” and the research methodology is a methodology of devising a new paradigm. Robust prioritization, is based on the concepts and methods of Future Studies. Robust prioritization, is the land of innovation and eventually leads tointroduction of a portfolio of options that can help the organizations under different circumstances. According to this model, the process of research is adjusted in terms of time and resources. In addition, robust prioritizationis a combination of qualitative and quantitative analysis. Therefore, by robust prioritization multiple and in the light of understandingthe future the value of different approaches and policies appear. Robust prioritization paradigm is consisted of nine major steps that has emerged and evolved by the participation of experts and stakeholders. The most important achievement of this rescarch is optimization and quality upgrade of this paradigm by implementing it practically in a strategic defense industry of anti-helicopter systems, reaching desired results.</span>روش مرسوم اولویتگذاری در آیندهپژوهی، روش فن آوریهای کلیدی است. در این روش با دو معیار جذابیت و امکانپذیری و در فرآیندی خبرهمحور، گزینههایی که از اولویت بیشتری برخوردار باشند، از یکدیگر تمیز داده میشوند. آنچه که نیاز به ابداع روشی نو را آشکار میکند، ابهام در میزان اثربخشی گزینههای برگزیده در مواجهه با «آیندههای بدیل» است. بههمین منظور، در این مقاله، با عنایت به این مهم، الگوی نوینی برای اولویتگذاری معرفی میشود. دستاورد این پژوهش، یک الگوی نوین اولویتگذاری به نام «اولویتگذاری پابرجا» است و روششناسی پژوهش، روششناسی ابداع یک الگوی جدید است. اولویتگذاری پابرجا، بر روشها و مفاهیم آیندهپژوهی، بنا نهاده شده است. اولویتگذاری پابرجا، عرصهی نوآوری است و در نهایت آن، سبدی از گزینهها معرفی میشود که در شرایط مختلف به کمک سازمان بیاید. بر اساس این الگو، فرآیند پژوهش، نسبت به زمان و منابع آن تعدیل میشود. همچنین، اولویتگذاری پابرجا، ترکیبـی از تحلیل کمی و کیفی است. بنـابراین، با اولویـتگذاری پابرجا و در پرتو درک چندگانه از آینده، ارزش راهکارها و سیاستهای مختلف نمایان میشود. الگوی اولویتگذاری پابرجا، شامل نُه گام اساسی است که با مشارکت صاحبنظران و ذینفعان مختلف پدید آمده و تکامل یافته است. مهمترین یافتهی پژوهش، بهینهسازی و ارتقای کیفی این الگو، از طریق اجرای آن در میدان عمل و در یک صنعت راهبردی در حوزهی دفاعی و در مورد سامانههای ضد بالگرد آزموده شده و به نتیجهی مطلوب دست یافته است.https://www.behboodmodiriat.ir/article_42887_614bafa3f97b40cde08467bf8867bc10.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-89919420151222Identify and Prioritize of Effective Indecators in Business Portfolio Management in Governmental Agenciesشناسایی و اولویت بندی معیارهای مؤثر در مدیریت سبد کسبوکار سازمان های حاکمیتی618542888FAمجید عبدیدکتری حسابداری، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه جامع امام حسین (علیه السلام)، تهران، ایران.علی محمد علی محمدیکارشناسی ارشد حسابداری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین، قزوین، ایران.محمدحسین عباسی مهرکارشناسی ارشد حسابداری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.Journal Article20170205<span>Using appropriate models for portfolio management and determining profitable products combination by considering legal constraints and ensuring achieving governmental major objectives is a concern of managers of governmental and sovereign agencies. So far, a model that can include principal and comprehensive indicators to manage and determine the composition of the business portfolio in organizations -such as defense organization- hasn't been offered yet. The first step is developing and presenting effective indicators of the business portfolio, and then localizing the proposed criteria for the organizations with local governance, at the next step, the importance of each indicator is determined and the final list of variables is approved using statistical tests and multivariate decision-making procedures. Finally, using the GE-McKinsey matrix, the Defense Industries Organization business portfolio has been developed. The results of this study show that the strategic nature of the product and its dependence on imports are the organization managers’ most important criteria in business diversification.</span>از دغدغههای مدیران ارشد سازمانهای دولتی و حاکمیتی، استفاده از مدلهای مناسب برای مدیریت سبد محصولات و تعیین ترکیب تولید سودآور محصولات با در نظر گرفتن محدودیتهای قانونی و تضمین دستیابی به اهداف کلان دولتی است. تاکنون مدلی که بتواند دربرگیرندة شاخصهای اصولی و جامع جهت مدیریت و تعیین ترکیب سبد کسبوکار در سازمانهایی نظیر سازمان صنایع دفاع باشد، ارایه نشده است. در این مقاله در گام نخست، شاخصهای مؤثر در تدوین سبد کسبوکار ارایه میگردد؛ سپس شاخصهای پیشنهادی، برای سازمانهای حاکمیتی بومیسازی میشود. در گام بعد با استفاده از آزمونهای آماری و روشهای تصمیمگیری چند متغیره میزان اهمیت هر یک از شاخصها تعیین و فهرست نهایی متغیرها تأیید میگردد. در نهایت، با استفاده از روش GE-مککنزی، ماتریس سبد کسب وکار سازمان صنایع دفاع تدوین شده است. در این تحقیق علاوه بر ارایه ماتریس پرتفولیو سازمان مورد مطالعه، مشخص گردید که دو معیار استراتژیک بودن کالا و وابستگی آن به واردات، مهمترین معیارهای مدنظر مدیران سازمان در تنوعبخشی کسبوکار هستند. \r\nhttps://www.behboodmodiriat.ir/article_42888_76a21911b3edf78253f9652c87dabe38.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-89919420151222A Comparative Study to Evaluate the Role of Organizational Ambidexterity on Firms Performance in Production and Service Sectorمطالعه ای تطبیقی در سنجش نقش دوسوتوانی سازمانی در عملکرد بنگاههای تولیدی و خدماتی8711242889FAیعقوب ممبینیکارشناسی ارشد مدیریت صنعتی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.محمود مرادیدانشیار گروه مدیریت، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.مصطفی ابراهیم پوراستادیار گروه مدیریت، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.Journal Article20170205 With intensifying competition and accelerating changes speed, the organizational ambidexterity influenced firm performance and by the simultaneously efforts of organizations to exploit and explore the opportunities available in a dynamic environment is obtained. Organizational ambidexterity as is defined as the ability to align with business demands and at the same time being consistent with environmental changes. Exploration and exploitation are two dimensions of organizational ambidexterity. In this paper, the effect of organizational ambidexterity on the performance in the two manufacturing and services industry has been investigated. Furthermore, moderating role of environmental dynamics in the relationship between the organizational ambidexterity and performance has been addressed. Research data has been collected in the manufacturing sector from the Rasht Industrial Zone and in the services sector from the retail stores in Rasht. Data was collected through questionnaires and analyzed by structural equation modeling and partial least squares algorithm. Findings show that in the two manufacturing and services industry organizational ambidexterity dimensions influence on performance. Moreover, environmental dynamics cannot moderate the relationship between organizational ambidexterity and performance in manufacturing companies; however relationship between exploration and performance at retail companies was moderated by environmental dynamics.با تشدید رقابت و شتاب گرفتن سرعت تحولات، دوسوتوانی سازمانی عملکرد شرکت را تحت تاثیر قرار داده و بهوسیله تلاش همزمان سازمانها در بهرهبرداری و اکتشاف از فرصتهای موجود، در محیطهای پویا بهدست میآید. دوسوتوانی سازمانی بهعنوان توانایی برای همترازی و موفقیت در مدیریت تقاضاهای تجاری امروز و همزمان با آن، سازگاری با تغییرات محیطی، مطرح است. در این مقاله، تاثیر ابعاد دوسوتوانی سازمانی بر عملکرد در صنایع تولیدی و خدماتی بررسی شده است و همچنین نقش تعدیلگری پویاییهای محیطی در رابطه بین ابعاد دوسوتوانی سازمانی و عملکرد در این دو صنعت مورد بررسی قرار گرفته است. دادههای پژوهش، در بخش تولید از شرکتهای تولیدی شهر صنعتی رشت و در بخش خدمات از فروشگاههای خرده فروشی شهر رشت گردآوری شده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است که اطلاعات از طریق پرسشنامه جمعآوری شده و برای تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. یافتههای پژوهش، نشان میدهند که در صنایع تولیدی و خدمات خردهفروشی، ابعاد دوسوتوانی سازمانی بر روی عملکرد تاثیرگذار هستند و پویاییهای محیطی در رابطه بین ابعاد دوسوتوانی سازمانی و عملکرد در شرکتهای تولیدی، نمی تواند نقش تعدیلگر را ایفا کند، اما رابـطه بین بعد اکتشاف و عملکرد را در شرکتهای خردهفروشی تعدیل می-کند.https://www.behboodmodiriat.ir/article_42889_dced4de6ba64994a7010a699ef396e04.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-89919420151222Qualitative Analysis Approach to Explain Policy Myopia in Automobile Industrialتحلیل کیفی رویکردهای تبیین نزدیکبینی سیاستی در صنعت خودرو11314042890FAحسن دانایی فرداستاد گروه مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.محسن میریدکتری سیاستگذاری عمومی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.Journal Article13951117<span>Policy fields marked with an overview on the one hand due to the nature of interdisciplinary scholars and experts with different views of the deal. One of the challenges for policy makers in the automotive industry in general and especially of something called myopia policy. In this study, we have tried to meditate at reviews illness myopia policy aspects of this issue from the perspective of other social sciences also be examined. On the basis of this article explains the political myopia and literature of damage by careful investment policy on the different views of the intellectual's areas, such as sociology, psychology, political science, political economy and analysts to explain the system has been investigated. At the end of the analysis presented qualitative approaches in the areas listed in the logic of this approach have been mentioned. By comparing approaches to explain the myopia policy in the automotive industry, lack of attention to the two components of the personality trait of policy and industry characteristics were determined and recommended that in addition to the five approaches from the psychological as well as interest in explaining why the industry is also close expected to be used.</span>با نگاهی کلی به حوزه خطمشیگذاری، مشخص میشود که به علت ماهیت بینرشتهای آن، اندیشمندان و صاحبنظران با نگاه بنگاههای متفاوت علمی به آن پرداختهاند. یکی از چالشهای خطمشیگذاران، به طور عام و صنعت خودرو به طور خاص، بروز پدیدهای به نام نزدیکبینی سیاستی است. در این پژوهش، تلاش گردیده که با تعمیق نگاه در بررسی بیماری نزدیکبینی سیاستی، ابعاد این موضوع از منظر سایر علوم انسانی نیز مورد تحقیق قرار گیرد. بر این اساس در این مقاله ابتدا به تبیین نزدیکبینی سیاستی پرداخته و سپس ادبیات موجود در خصوص این آسیب با دقت نظر در دیدگاههای مختلفی که از سوی اندیشمندان رشتههایی نظیر جامعهشناسی، روانشناسی، علوم سیاسی، اقتصاد سیاسی و تحلیلگران سیستم تبیین شده، مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان با تحلیل کیفی رویکردهای ارائه شده در حوزههای مذکور به منطق گونهشناسی این رویکردها اشاره گردیده است. با مقایسه رویکردهای تبیین نزدیکبینی سیاستی در صنعت خودرو، عدم توجه به دو مؤلفه ویژگی شخصیت خطمشیگذار و همچنین ویژگیهای صنعت مشخص گردید و پیشنهاد میگردد که علاوه بر رویکردهای پنجگانه از بعد روانشناسانه و نیز جذابیتهای صنعت در تبیین چرایی نزدیکبینی استفاده شود.https://www.behboodmodiriat.ir/article_42890_be5feb38548fc0fed9f790ae4ba92b45.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-89919420151222Cognition Mind Patterns of Expert in Public Organisation of the Country: Promotion or Lack of Promotion of Human Resource Productivity of Public Sectorشناخت الگوهای ذهنی خبرگان دستگاه های اجرایی کشور: ارتقا یا عدم ارتقای بهره وری منابع انسانی بخش دولتی14116542891FAسمانه لاجوردیدانشجوی دکتری مدیریت منابع انسانی، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.فریبرز رحیم نیااستاد گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.سعید مرتضویاستاد گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.اسداله کردنائیجاستاد گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.Journal Article20170205<span>The key to productivity of human resources, is identify, recruit and retain the employee excellent. The personnel or human capitals to achieve the goal of improving productivity, its value as a strategic partner organization have proved. In this regard, the first key factor, attitudes, views and mind patterns of managers and employees. The aim of this study is to identify and better understand the perspectives and mind patterns governmental organizations about the factors affecting the productivity of human resources and for their dominant mental model of these factors. Theoretically, eleven paradigms discovered a distinctive species thought patterns, perceptions and mind patterns of shows participants that the two well perspective of the productivity of human resources policy at the executive agencies and the device has been accessed. Among them, the first and second perspective, as well as the productivity of the organization's human resources policy and administrative instruments shows. According to the interprent criteria Q, and based on the representation of views content, to the naming and interpret every action paradigm and also provided research recommendations.</span>کلید بهرهوری منابع انسانی، شناسایی، استخدام و حفظ کارکنان تعالی یافته است که برای رسیدن به هدف ارتقای بهرهوری، ارزش خود را بهعنوان شریک راهبردی سازمان به اثبات رساندهاند. هدف از انجام پژوهش حاضر، شناخت و درک دیدگاهها و الگوهای ذهنی خبرگان دستگاههای اجرایی کشور درباره عوامل اثرگذار در بهرهوری منابع انسانی است. دیدگاهها و برداشتهای متکثر و متفاوت از جایگاه بهره-وری منابع انسانی و عوامل اثرگذار در ارتقای آن و بهخصوص نبود تعریف و دستهبندی جامع و دقیق از عوامل اثرگذار از نظر خبرگان دستگاههای اجرایی کشور، سبب شده است تا از روش ترکیبی کیو، برای شناخت و درک دقیق تر دیدگاهها و نگرشها و نیز تبیین جامعتر استفاده شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد از بُعد نظری، یازده الگوی ذهنی کشف شده، گونههای متمایز الگوهای تفکر و ادراکات خبرگان سازمانها و دستگاههای اجرایی کشور درباره عوامل اثرگذار در بهرهوری منابع انسانی است. پیشنهادهای پژوهش نیز در دو حیطه کاربردی و پژوهشی با هدف ارایه راهبردهایی برای ایجاد سیاستهای توافقی و برای هماهنگی بهتر و اقدام عملیتر و کارآمدتر در عرصه ارتقای بهرهوری منابع انسانی کشور ارایه شده است.https://www.behboodmodiriat.ir/article_42891_668d23d96b21954043229280be530b68.pdf