«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-89919120150321How Strategic Issues Emerge in Organizution’s Key Decision Makers’ Agendaچگونگی ظهور مسایل راهبردی در دستور کار تصمیم گیرندگان کلیدی سازمان53042866FAبهاره عابدیندانشجوی دکتری مدیریت استراتژیک، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.اسداله کردنائیجدانشیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.حسن دانایی فرداستاد گروه مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.سید حمید خداداد حسینیاستاد گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.Journal Article20170205<span>This research is conducted in response to this question that why only some particular issues are taken into consideration in organizations, or what process makes senior managers to look at cases around them as strategic ones. In other words, in this article, authors made effort to explore the process of emergence of strategic issues on the agenda of the organization. In order to design this model, in-depth interviews have taken place with experts in banking industry. In addition, qualitative data analysis and designing conceptual model have been done based on Grounded Theory foundations. Results from qualitative data analysis show that how potentially important issues will be received the meaning of strategic for senior executives, and how they enter to the strategic agenda of organization.</span>این پژوهش در پاسخ به این سوال که چرا برخی مسایل در سازمان مورد توجه قرار میگیرند در حالیکه مسایل دیگری هستند که نادیده انگاشته می شوند و یا این که بر اساس چه فرآیندی، مسایل پیرامون مدیران ارشد برای آنها، استراتژیک میشود، صورت گرفته است. بهعبارتدیگر، هدف از این پژوهش، کشف فرآیند ظهور مسایل استراتژیک در دستور کار مدیران سازمان است. بهمنظور طراحی مدل پژوهش، مصاحبههای عمیقی با خبرگان صنعت بانکداری، صورت گرفته است. تحلیل دادههای کیفی و طراحی مدل مفهومی با استفاده از مبانی نظری راهبرد پژوهشی داده بنیاد، انجام شده است. نتایج حاصل از تحلیل دادههای کیفینشان میدهند که چگونه و تحت تاثیری چه عواملی، مسایل بالقوه مهم، برای مدیران ارشد، استراتژیک شده و در دستور کار سازمان جای میگیرند.https://www.behboodmodiriat.ir/article_42866_e8eb520d8c8554178040e9594a8326c5.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-89919120150321Designing a Model for Measurement and Improvement of Customer Satisfaction in Organizations with Complex Products and High Technologyطراحی الگوی سنجش و بهبود رضایت مشتریان برای سازمانهای با محصولات پیچیده و فنآوری پیشرفته315642867FAغلامرضا توکلیاستادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.مجید فیض عارفیکارشناسی ارشد مدیریت سیستم و بهره وری، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.0000-0001-9110-7193امید حیدریکارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار.Journal Article20170205In the current dynamic business environment, customer satisfaction (CS) is the primary and most important factor in the survival and growth of any organization from industry, academia or R&D institutions. By measuring customer satisfaction, organizations are able to get an indication of how successful they actually are in providing products to the market. The purpose of this study is to challenge with conventional and superficial view in terms of customer satisfaction measurement and to give a theoretical framework so that management of customer satisfaction is deepened for complex products with high technology. The present study is a mix research using extensive literature review, Delphi Method, polling the opinions of experts as well as using quantitative methods such as surveying. Our study showed that conventional opinion polling (using questionnaire) cannot be considered efficient for managing customer satisfaction. We propose a 3-steps approach: Initial step (questionnaire), middle step (expert panels) and the final step (site/field visits). These steps are complementary.
The main message in this paper is to focus on essential mechanism of customer active participation in improving quality of product and service instead of extremely focusing on the customer satisfaction index for measurement and improvement of customer satisfaction in organizations with complex products and high technology.در محیط کسب و کار پویای امروز، رضایت مشتری عامل اصلی و مهم در بقا و رشد هر سازمان از صنعت، دانشگاه یا موسسههای تحقیق و توسعه است. با سنجش رضایت مشتری، سازمانها قادر به گرفتن شاخصی از چگونگی موفقیت عملی آنها در ارایه محصولات به بازار هستند. هدف از این پژوهش، به چالش کشیدن نگاه سطحی متعارف در خصوص سنجش رضایت مشتریان و ارایه الگوی مفهومی برای عمقبخشی به مدیریت رضایت مشتریان در خصوص محصولات پیچیده با فنآوری پیشرفته است. این مطالعه از نوع پژوهشهای آمیخته است که پس از مرور ادبیات، از روش دلفی و نظرخواهی از خبرگان استفاده شده و همچنین در بخش کمی، از روشهایی چون پیمایش، استفاده شده است. نتایج این پژوهش، نشان میدهند که درمورد محصولات پیچیده با فنآوری پیشرفته، نظرسنجی به شیوه متداول(پرسشنامه) کارایی چندانی برای مدیریت رضایت مشتریان ندارد. الگوی پیشنهادی در این مطالعه، استفاده از یک رویکرد سه مرحلهای است: مرحله آغازین(پرسشنامه)، مرحله میانی(پنل های تخصصی)، مرحله پایانی(بازدیدهای میدانی) که مکمل یکدیگر هستند. محورهای اصلی سنجش رضایت مشتریان شامل 6 بعد کیفیت و نوآوری، خدمات و پشتیبانی، زمانبندی تحویل، قیمت و مطلوبیت، وفاداری بهرهبردار و تصویر ذهنی بهرهبردار است. پیام اصلی مقاله این است که در خصوص سنجش و بهبود رضایت مشتریان محصولات پیچیده با فنآوری پیشرفته، بهجای تمرکز بیش از حد بر شاخص/عدد رضایت مشتری، سازوکار لازم را برای مشارکت فعالانه مشتری در بهبود و ارتقاء کیفیت محصولات و خدمات فراهم نمایید.https://www.behboodmodiriat.ir/article_42867_1dda2d1c99149fa93f1d295c42a83a24.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-89919120150321Developing a Model to Select an Appropriate Method for Technology Transfer (Case Study: Manufacturing and Application Technology of Nano Equipment in Iran)توسعه الگویی برای انتخاب روش مناسب انتقال فن آوری (مطالعه موردی: فن آوری ساخت و کاربرد تجهیزات فن آوری نانو در ایران)577842868FAعلی اصغر توفیقدانشیار گروه تولید صنعتی، دانشکده مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایران.سعیده شکوهیکارشناسی ارشد مدیریت نوآوری و فن آوری، دانشکده مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایران.Journal Article20170205<span>Keeping pace with technological changes in the international arena for developing countries such as Iran needs to increase domestic capacity in the area of new technologies. However, the need for easy access because of the short lifetime of these technologies has made the need for supplementary methods for internal research and development such as technology transfer obvious, but under sanction, technology transfer takes a novel form. This paper presents a model for selecting the appropriate method to facilitate nanotechnology transfer process and its case study focuses on the nanotechnology equipment as the main infrastructure of nanotechnology development. The research methodology is based on both qualitative and quantitative approaches. In the qualitative section, in-depth interviews and semi-structured questionnaires methods have been used to extract the factors affecting technology transfer, and by using data mining techniques such as factor analysis and hierarchical clustering, a model has been developed to select the appropriate method of technology transfer. Finally, to assess the validity of the model, in a case study focusing on nano equipment and AHP technique, joint research and development has been selected as the most appropriate method of technology transfer.</span>همگام شدن با تغییرات فنآورانه در عرصه بینالمللی برای کشورهای درحال توسعه همچون ایران، نیازمند افزایش توانمندی داخلی در زمینه فنآوریهای نوین پیشرفته است. اما، لزوم دستیابی سریع بهدلیل دوره عمر کوتاه این فنآوریها، ضرورت بهکارگیری روشهای مکمل تحقیق و توسعه داخلی نظیر انتقال فنآوری را بدیهی ساخته است. البته، در شرایط تحریم، مساله انتقال فنآوری صورت جدیدی به خود میگیرد. مقاله حاضر با ارایه مدلی برای انتخاب روش مناسب انتقال فنآوری سعی در تسهیل این فرآیند نموده و در مطالعه موردی، تمرکز اصلی را بر تجهیزات فنآوری نانو بهعنوان زیرساخت اصلی توسعه نانوفنآوری قرار داده است. روش پژوهش در این مطالعه، بر دو رویکرد کیفی و کمی استوار است. در بخش کیفی، از روش مصاحبه عمیق و پرسشنامه نیمه ساختیافته برای استخراج عوامل موثر بر انتقال فنآوری بهره گرفته شده است و در ادامه با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی نظیر روش آنالیز فاکتور و خوشهبندی سلسله مراتبی به توسعه مدل انتخابگر روش انتقال فنآوری پرداخته شده است. در آخر، برای سنجش اعتبار مدل حاصل، در یک مطالعه موردی با محوریت تجهیزات نانو و با تکنیک تحلیل سلسلهمراتبی، روش تحقیق و توسعه مشترک بهعنوان مناسبترین روش انتقال فنآوری در مساله موردنظر انتخاب شده است.https://www.behboodmodiriat.ir/article_42868_50213a25ad1a4db13834a3e29b0aaacc.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-89919120150321Thought about Human Side of Brand: Considering the Effect of Employer Brand on Human Capital Satisfactionتأملی بر جنبه انسانی برند: بررسی تاثیر شخصیت برند سازمان ارتش جمهوری اسلامی ایران بر رضایت سرمایه های انسانی799442869FAطهمورث حسنقلی پوردانشیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.عزیز محمد ملایری نوریجانیدانشجوی دکتری مدیریت منابع انسانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.جبار باباشاهیاستادیار گروه مدیریت دولتی،دانشکده مدیریت و حسابداری، پردیس فارابی دانشگاه تهران، قم، ایران.فراز صادق وزیریاستادیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.Journal Article13951117<span> In competitive labor markets, the challenge for organizations is to differentiate themselves in order to successfully attract and retain the best staff. Building distinctive employer brand can help an organization gain competitive advantage by attracting and retaining the best talent from labor markets. Accordingly, the aim of this study is to explore the role of the employer brand personality in influencing human capital satisfaction. Data was gathered through questionnaires and structural equation modeling was used to test research model. The research finding indicated that promotion and management of employer brand pave the way for promoting satisfaction of human capital, so that five dimensions of employer brand such as responsibility, activity, emotionality, aggressiveness and simplicity have an impact on human capital satisfaction, another finding is that bravery dimension had the major impact on human resource satisfaction.</span>رقابت فزاینده بین شرکت ها و سازمان ها و ناهمسانی شرایط استخدامی، جذب و نگهداشت سرمایههای انسانی را با دشواری مواجه ساخته است. شکلدهی به برند متمایز کارفرما، یکی از راهکارهای دستیابی به نیروی انسانی منحصر به فرد و حفظ بهترین استعدادهای انسانی است. بهگونهای که زمینه را برای وفاداری کارکنان به سازمان و حمایت آنان از ارزشهای سازمان و تعهد به آنها فراهم میسازد. بر همین اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر شخصیت برند سازمان بر رضایت سرمایههای انسانی است. بهمنظور انجام پژوهش، از روشهای همبستگی ومدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. ابزار اصلی گردآوری دادهها، پرسشنامه است. یافته-های پژوهش نشان میدهند که تقویت و مدیریت برند کارفرما، زمینه را برای ارتقای رضایت سرمایههای انسانی فراهم میآورد. بدین ترتیب که ابعاد پنجگانهی شخصیت کارفرما، نظیر مسئولیتپذیری، فعال بودن، احساسی بودن، جسور بودن و ساده و بی آلایش بودن بر رضایت سرمایههای انسانی تاثیر گذار است. یافتهی دیگر این است که در بین این ابعاد، بعد جسور بودن دارای بیشترین تاثیرگذاری بر رضایت سرمایههای انسانی است.https://www.behboodmodiriat.ir/article_42869_5318db23d537c44ea7bf696d9eb5e5ca.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-89919120150321The Effect of Open Innovation and Technical Turbulence on Innovation Performance in Order to Achieve Competitive Advantage in Knowledge Intensive Companiesتأثیر نوآوری باز و ناپایداری های فن آورانه برعملکرد نوآوری در راستای کسب مزیت رقابتی در شرکت های دانش بنیان (مورد مطالعه: شرکت های مستقر در پارک علم وفن آوری شیخ بهایی واقع در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان)9511442870FAسید محمد جواد صدردانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.رضا انصاریاستادیار گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.Journal Article13951117<span>Researchers have identified open innovation as two dimensions, inbound open innovation and outbound open innovation. This study explores the direct effects of these two dimensions on firm innovation performance and further examines the moderation effect of technological turbulence on the relationship between both types of open innovation and firm innovation performance. Survey results of 60 Iranian knowledge intensive companies, located in Isfahan provincial science and technologypark, provide support for some hypotheses. The result shows that inbound open innovation positively affects firm performance, whereas inbound open innovation does not. This study also finds the positive effect of innovation performance on competitive advantages of companies. However, technological turbulence can't positively affects the relationship between two dimensions of open innovation and firm performance.</span>محقّقان مختلفی پارادایم نوین نوآوری باز را به دو بُعد وارد شونده و خارج شونده ، تقسیم کردهاند. هدف این پژوهش در مرحله اول، بررسی تاثیر مستقیم هر یک از این ابعاد بر عملکرد نوآوری شرکتهای دانش بنیان است. در مرحلهی بعد نیز تاثیر هر یک از این ابعاد، تحت تاثیر عامل تقویت کننده و تعدیلگر ناپایداریهای فنآورانه مورد بررسی قرار میگیرد. لازم به ذکر است که در این دو مرحله، متغییر عملکرد نوآوری بهعنوان یک عامل واسطهگر در مسیر کسب مزیت رقابتی تعریف شده است. بر این اساس، پس از بررسی ادبیات و پیشینهی پژوهش، مدل مفهومی و سوالهای پرسشنامه (بهعنوان ابزار جمعآوری دادهها)، تدوین شد. نمونهی آماری این پژوهش، شامل60 شرکت دانش بنیان مستقر در پارک شیخ بهایی واقع در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان بوده است. نتایج این پژوهش که با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و به روش حداقل مربّعات جزیی و بهوسیله نرمافزار smart PLS استخراج شده است، نشان میدهد که تاثیر نوآوری باز وارد شونده بر عملکرد نوآوری در این شرکتها بهصورت قابل ملاحظهای قابل تایید است، در حالی که این شرایط برای نوآوری باز خارج شونده وجود ندارد. همچنین نتایج بر تاثیر مثبت و قابل ملاحظهی عملکرد نوآوری بر کسب مزیت رقابتی اشاره دارد اما تاثیرات تعدیلگری ناپایداریهای فنآورانه در مسیر بین نوآوری باز و عملکرد نوآوری تایید نمیشود.https://www.behboodmodiriat.ir/article_42870_040ee23692ada411efa359ab544768c0.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-89919120150321Identify and Ranking Factors of Affecting on Performance Evaluation Knowledge Workersin Knowledge Based Companies (Case Study: A Company ICT)شناسایی و رتبهبندی مولفه های موثر در ارزیابی عملکرد دانش گران شرکت های دانشبنیان (مطالعه موردی: یک شرکتICT)11513642871FAمسلم باقریاستادیار گروه مدیریت جهانگردی، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.حسن پولادیدانشجوی دکتری تحقیق در عملیات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.مهرداد کیانیدانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.0000-0002-1547-0481Journal Article20170205<span>Today, according to the strategic position of knowledge based organizations, as one of the important elements of resistive economy and their critical role in meeting the needs of the country in terms of sanctions, the importance of this kind of organizations, has increased. In the meantime, due to the uniqueness and importance of human skills and expertise in these organizations, attention to the mental characteristics of employees and satisfaction that mutual relations and cooperation with organizations, is basic condition to achieve the objectives of this knowledge base organizations. According to lack of a systematic and comprehensive model for the evaluation of knowledge workers, the researchers in this study used mixed methods research exploratory (focus groups method in qualitative part and analytic hierarchy process in quantitative part of research) in a knowledge base organization in field of ICT to explanation criteria to evaluation performance these knowledge workers and have achieved to 35 indicators performance and weight each of them. That can be used in attract, performance and compensation systems of knowledge workers of organization.</span>امروزه اهمیت سازمانهای دانشبنیان، با توجه به جایگاه راهبردی آن ها بهعنوان یکی از عناصر مهم اقتصاد مقاومتی و نقش اساسی آنها در رفع نیازهایکشور در شرایط تحریم، بسیار افزایش یافته است.در این میان، با توجه به منحصربهفرد بودن و اهمیت بالای مهارتها و تخصصهای انسانی در این سازمانها، توجه به خصوصیات روانی کارکنان و احساس رضایتی که از روابط و تعامل دوجانبه با سازمانها دارند شرط لازم برای دستیابی به اهداف سازمانهای دانشبنیان است که در این میان هرچه سطح نخبگی و میزان وابسته بودن کسب-وکار شرکت به کارکنان دانشمحور بیشتر باشد مفهوم ارزیابی عملکردپررنگترخواهد شد. با توجه به نبود یک مدل جامع برای ارزیابی عملکرد کارکنان دانشی، پژوهش گران در این مطالعه با استفاده از روش تحقیق آمیخته اکتشافی (روش گروه کانونی در بخش کیفی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در بخش کمی)، در یک شرکت دانشبنیان در حوزهی فنآوری اطلاعات و ارتباطات ، به تبیین معیارهای ارزیابی عملکرد این دانشگران پرداختهاند که در نتیجه، 35 شاخص ارزیابی عملکرد و وزن هر یک از آنها، بهدست آمد. نتایج این پژوهش میتواند در نظامهای جذب، عملکرد و جبران خدمات دانش گران سازمان، مورد استفاده قرار گیرد.https://www.behboodmodiriat.ir/article_42871_96bbad034b136b0f54c12f0e29be3ddf.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-89919120150321Providing a Knowledge Management Model for Joint Venture Companies (Case Study: Iranian Joint Venture Company)ارایه الگوی مدیریت دانش در شرکت های سرمایه گذاری مشترک (نمونه موردی: شرکت سرمایه گذاری مشترک ایرانی فعال در حوزه فن آوری اطلاعات)13716142872FAنیما مختارزادهاستادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.محمد احمدزاده قاسم آبادیدانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.Journal Article19700101One of the main motivation for establishing a new joint venture by their parent companies is knowledge transfer from their parents to the new established joint venture. but this valuable output knowledge of such joint ventures is tacit and not available for all, due to confidentiality. Additionally, there is no comprehensive research for developing a model of knowledge management for Iranian joint ventures.
In this research, survey data related to interviews with the executives of an Iranian Joint Venture Company of Arya Hamrah is the most basic which has been analyzed using qualitative research methods based on grounded theory. Considering grounded theory, data have been analyzed at three stages of open, axial and selective coding by the ATLAS.ti software and theoritical model have been proposed. By looking at the past of and the way that Arya Hamrah Company has gone thorough, this study is trying to explain this path in a theoretical model for implementing knowledge management.
The innovation of this research includes creating a process model of the implementation of knowledge management based on the experiences and organizational learning in Arya Hamrah Joint Venture Company that the similar forms of it has not been conducted yet. This model also enables joint venture companies to meet their needs in a competitive environment based on knowledge management. In fact, the joint venture companies can develop and implement knowledge management in their organizations by modeling this model.نگاهی به پژوهشهای انجام شده دربارهی عوامل انگیزشیِ تشکیل شرکتهای سرمایهگذاری مشترک نشان میدهد که یکی از انگیزه-های اصلی همکاری شرکتهای والد در تاسیسایننوع از شرکتها، بهرهمندی از منابع اطلاعاتی و دانشیشرکتهایوالد،درشرکتجدیداست. اما دانشیکهدرایننوعازشرکتهابهوجودمیآید؛عموماًدرونیوتلویحیبودهوتنهادراختیارافرادیاستکهازسویشرکتهایوالد،درشرکتسرمایه-گذاریمشترک،مشغولبهکارشدهاند. با وجود این،مطالعات مدونی بهمنظور ارایه و توسعه مدل مدیریت دانش در شرکتهای سرمایهگذاری مشترک،بهخصوص در ایران، انجام نشدهاست. در اینپژوهش،تلاششده استتابااستفاده از روشتحقیقداده بنیاد وبا استفاده ازدادههاییک شرکت سرمایهگذاری مشترک ایرانی فعال در حوزه فنآوری اطلاعات،الگوی مناسبیبرای پیادهسازیمدیریتدانشدر اینگونه شرکت-ها،پیشنهاد داده شود. دادههای این مدل، برخاسته از دادههای کیفی هستند که ازطریق مصاحبههای انجام شده و مشاهده مدارک و مستندات مرتبط با موضوع مدیریت دانش، در یک شرکت سرمایهگذاری مشترک ایرانیِ فعال در حوزه فنآوری اطلاعات، بهدست آمدهاند. نتایج اینپژوهش نشان میدهند که عوامل علّی تاثیرگذار در مدل مدیریت دانش در شرکتهای سرمایهگذاری مشترک، عوامل سیاسی و محیطی و همچنین میزان مشارکت شرکای والد در به اشتراکگذاری دانش در افقهای زمانی میان مدت و بلند مدت هستند.https://www.behboodmodiriat.ir/article_42872_50981691c087568f88272998e158b96c.pdf