«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899112320181122Designing a Policy Mix to Enhance the Business Expenditure on Research and Development (R&D) in Iranطراحی ترکیبی از ابزارهای سیاستی برای افزایش هزینهکرد بخش کسبوکار ایران در فعالیتهای تحقیق و توسعه12481001FAپریسا علیزادهدانشجوی دکتری مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.0000-0002-8420-3838سید سپهر قاضی نوریاستاد گروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.0000-0002-6761-4694مقصود امیری مقانجوقیاستاد گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.سید سروش قاضی نوریدانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.Journal Article19700101<span>Research and development (R&D) in business sector has a critical role in knowledgebased economy because it results in commercialization and wealth creation with a high probability. In Iran, the business expenditure on R&D is at a low level because the businesses have no incentive to research or there are some impediments for conducting R&D. Therefore, public intervention and preparing a policy mix to encourage R&D or eliminate its barriers is necessary. In this paper, multi-objective optimization is used to design a policy mix for enhancing the business expenditure on R&D in Iran considering the interactions between policy instruments. Using Genetic Algorithm in MATLAB R2016a Pareto optimums were calculated. The results of implementing the model on a pool of 32 policy instruments show that public procurement for innovative product, support for setting up and handling local consultative funds, tax credits for firms, support for new stock markets, public procurement for R&D, technology foresight, establishing reference laboratory, catalyst procurement for innovative product, and support for R&D consortia are the common instruments among the pareto optimum mixes which have to be considered by policy-makers.</span>تحقیق و توسعه در بخش کسبوکار با احتمال بیشتری تجاری شده و به خلق ثروت برای جامعه منتهی میشود. در ایران سهم کمی از کل هزینهکرد تحقیق و توسعه کشور به بخش کسبوکار مربوط است زیرا شرکتها اعم از دولتی و خصوصی انگیزه انجام تحقیق و توسعه را ندارند یا برای انجام آن با موانعی روبرو هستند. با این مقدمه، مداخله دولت و ارائه ترکیبی از ابزارهای سیاستی برای ایجاد انگیزه یا رفع موانع مزبور ضروری است. در این مقاله از روش بهینهسازی چندهدفه برای طراحی ترکیب سیاستی با هدف ارتقاء هزینهکرد بخش کسبوکار ایران در فعالیتهای تحقیق و توسعه و لحاظ تأثیرات متقابل ابزارهای سیاستی استفاده شده است. ترکیبهای سیاستی بهینه پارتو با استفاده از الگوریتم ژنتیک و در نرمافزار MATLAB R2016a به دست آمدهاند. نتایج پیادهسازی مدل بر روی مجموعهای متشکل از 32 ابزار سیاستی نشان داده که خرید دولتی محصولات نوآورانه، تأسیس و کمک به اداره صحیح صندوقهای مشاوره بومی، اعتبارهای مالیاتی بر درآمد شرکت، حمایت از بازارهای سهام جدید، خرید دولتی تحقیق و توسعه، آیندهنگاری فناوری، ایجاد آزمایشگاههای مرجع، استانداردسازی به منظور ترغیب نوآوری، خرید کاتالیزوری محصولات نوآورانه و همچنین حمایت مالی از اتحادهای تحقیق و توسعه یا کنسرسیومها (دولت، بنگاهها و دانشگاهها) باید در سبد سیاستی دولت مورد توجه قرار گیرند.https://www.behboodmodiriat.ir/article_81001_8f71ea96ca82a83be405174d2ce87cc0.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899112320181122Interpretive Structural Analysis of Policy Making in National-Level Strategic Issues (Case Study of Environmental Issues)تحلیل ساختاری-تفسیری سیاستگذاری در موضوعات راهبردی سطح ملی (مورد مطالعه: مسائل زیستمحیطی کشور)254481008FAحسین اصلی پوراستادیار گروه مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.هادی خان محمدیاستادیار گروه مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.Journal Article19700101<span>One of the emerging theoretical subjects in the public administration discipline is the strategic public policy that results from the combination of theoretical literature in the two fields of "public policy" and "strategic management". This qualitative research is aimed to structural-interpretative policy analysis in national-level strategic issues. Considering the wide range of issues at the national level, decision making based on environmental issues in the country has been at the center of attention. The main question of the research is that what is the policy making levels in the national strategic issues with an emphasis on environmental issues? In order to answer this question, the combination of qualitative methods of thematic analysis and structuralinterpretation modeling has been used. Thematic analysis method through conducting interviews with experts and coding of written data eventually led to the emerging of 13 global themes. Finally, these themes are followed by the steps in structuralinterpretive modeling and paired relationship at six levels of problem solving, key actors, independent actors, government actors, citizen actions, global actors & National laws. These levels in fact represent policy making layers on national-level strategic issues focusing on environmental issues.</span>یکی از حوزههای نظری نوظهور در رشته مدیریت دولتی، بحث سیاستگذاری عمومی راهبردی است که از تلفیق پیشینه نظری دو حوزه «سیاستگذاری عمومی» و «مدیریت راهبردی» حاصل شده است. این پژوهش کیفی به دنبال تحلیل ساختاری-تفسیری سیاستگذاری در موضوعات راهبردی سطح ملی است. با توجه به گسترده بودن مسائل مورد بحث در سطح ملی، تصمیمگیری مبتنی بر مسائل زیستمحیطی کشور در کانون توجه پژوهش حاضر قرار گرفته است. سؤال اصلی پژوهش نیز عبارتست از اینکه «لایههای سیاستگذاری در موضوعات راهبردی سطح ملی کشور با تأکید بر مسائل زیستمحیطی کدامند؟» برای پاسخ به سؤال فوق، از تلفیق روشهای کیفی تحلیل مضمون و الگوسازی ساختاری-تفسیری استفاده شده است. تحلیل مضمون از طریق مصاحبه با خبرگان و کدگذاری دادههای مکتوب نهایتاً منجر به شکلگیری 13 مضمون فراگیر شد که نهایتاً مضامین حاصله پس از طی مراحل الگوسازی ساختاری-تفسیری و برقراری ارتباطات زوجی در شش سطح «حل مسئله»، «بازیگران کلیدی»، «بازیگران مستقل»، «بازیگران حاکمیتی»، «کنش شهروندان» و «بازیگران جهانی و قوانین ملی» سطحبندی شدند. سطوح مذکور بیانگر لایههای سیاستگذاری در موضوعات راهبردی سطح ملی با تأکید بر مسائل زیستمحیطی کشور هستند.https://www.behboodmodiriat.ir/article_81008_bdc31b50844974a08dfe7c5f42114359.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899112320181122A Model for Promoting Technological Learning for Innovation Ambidexterity Development: A Case Study of Iran Steel Industryمدل ارتقاء یادگیری فناورانه برای توسعه نوآوری دوسوتوان؛ مطالعه موردی صنعت فولاد کشور456981012FAمحمدرضا عطارپوردانشجوی دکترای مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.ابوالفضل کزازیاستاد گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.مهدی الیاسیدانشیار گروه مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.جهانیار بامداد صوفیاستادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.Journal Article20181229<span>Most important factor in maintaining and enhancing corporate performance. In order to have a comprehensive look at it, the concept of innovation ambidexterity has been developed and arranged focusing on exploitative innovation to maintain the competitiveness of existing products and with explorative innovation seeking new markets and products. According to literature, one of the most important processes to achieve this type of innovation and to overcome its challenges, especially in latecomer companies, is to enhance technological capability through learning mechanisms. This research has tried to propose appropriate policy programs to evaluate the effectiveness of these mechanisms in Iran steel industry. For this purpose, the integration of focus group and artificial neural network methods was used. The results, which were obtained using the Innovation Survey, showed that learning by doing is the most important learning mechanism that steel companies should pay attention to, as well as for exploitative innovation, learning by copying and design, and for exploratory learning, learning by research and interactions placed in the next rank. In the final stage, with the study of the global policies in other countries, 20 policy tools have been proposed and, with the focus group approach, seven programs have been identified as the most important tools that influences on technological learning.</span>ماهیت پیچیده و همواره در حال تغییر محیط سبب شده که نوآوری مهمترین عامل حفظ و ارتقاء عملکرد شرکتها باشد. در نگاهی جامع به آن، مفهوم نوآوری دوسوتوان مطرح شده که با تمرکز بر نوآوری بهرهبردارانه به حفظ موقعیت رقابتی محصولات موجود و با توجه به نوآوری اکتشافی در پی دستیابی به بازارها و محصولات جدید است. یکی از مهمترین فرآیندهایی که در پیشینه دستیابی به این نوع از نوآوری و غلبه بر چالشهای آن به ویژه در شرکتهای تازهوارد مورد توجه بوده ارتقاء توانمندی فناورانه با استفاده از مکانیزمهای یادگیری است. این پژوهش سعی داشته با ارزیابی اثربخشی این مکانیزمها در صنعت فولاد کشور، برنامههای سیاستی مناسب برای ارتقاء آن را پیشنهاد نماید و به این منظور از تلفیق روش گروه متمرکز و شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. یافتهها که با استفاده از دادههای طرح پیمایش نوآوری به دست آمده نشان دادهاند یادگیری از طریق انجام کار مهمترین مکانیزم یادگیری است که شرکتهای فولادی باید به آن توجه نمایند. برای نوآوری بهرهبردارانه، یادگیری از طریق کپیبرداری و طراحی و برای نوآوری اکتشافی، یادگیری از طریق تعامل و جستجو در رده یعدی قرار دارند. در گام آخر نیز با مطالعه سیاستهای این صنعت در سطح جهان، 20 ابزار سیاستی پیشنهاد و با نظر گروه متمرکز، هفت برنامه به عنوان مهمترین اقدامات تأثیرگذار در یادگیری فناورانه شناسایی و پیشنهاد شده است.https://www.behboodmodiriat.ir/article_81012_88cfd8f097d59f7bb9037d6b9ca7ae9c.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899112320181122Studying the Role of R&D Activities of Multinational Corporations in Building Technological Capabilities of Developing Countries through International Patent Analysis: China and India Case Studyبررسی نقش فعالیتهای تحقیق و توسعه شرکتهای چندملیتی در توسعه توانمندیهای فناورانه کشورهای در حال توسعه از طریق تحلیل پتنتهای بینالمللی؛ مطالعه موردی کشورهای چین و هند718881014FAطهمورث حسنقلی پوراستاد گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.سید سپهر قاضی نوریاستاد گروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.علی حیدریاستادیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران ،ایران.محمد صادق صارمیدکتری سیاستگذاری بازرگانی،دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران ،ایران.Journal Article20181229<span>Fast growth of level of technological capabilities of India and China has attracted the attention of policy makers and researchers in recent years. In addition to their domestic efforts, transfer of R&D activities of MNCs to these countries facilitates their rapid growth. In this context, this study intends to analyze the features foreign direct investment by multinational companies in R&D activities in India and China and its impact on their level of R&D activities through examination of international patents. For this purpose a new database has been created through cleaning and selecting of related data from USPTO database and joining the data to ORBIS dataset. After that the research hypothesis were analyzed by using a panel regression models. The result of the analysis confirms the important role of multinational companies in the development of technological capabilities in target countries, also the impact of competitive incentives for the development of innovative activities as well as evolutionary nature of multinational companies R&D activities. Based on the results of this study, the two main policies for the development of technological capabilities of the country are focusing on those MNCs that have market in Iran to transfer of their R&D activities, and second is to create a competition between the rival MNCs.</span>رشد سریع توانمندیهای فناورانه چین و هند در سالهای اخیر مورد توجه ویژه سیاستگذاران و محققین قرار گرفته است. در کنار تلاشهای داخلی یکی از عواملی که این رشد را تسهیل نموده حضور شرکتهای چندملیتی و انتقال فعالیتهای تحقیق و توسعه آنها به این کشورها بوده است. با مقدمه فوق، این مقاله قصد داشته ویژگیها و عوامل مرتبط با سرمایهگذاری مستقیم شرکتهای چندملیتی در فعالیتهای تحقیق و توسعه کشورهای چین و هند را از طریق تحلیل دادههای اختراعات ثبتشده در اداره ثبت اختراعات آمریکا (USPTO) مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور از طریق استخراج و پالایش اطلاعات اختراعات چین و هند در USPTO و تلفیق آنها با دادههای پایگاه ORBIS پایگاه داده جدیدی ایجاد و با استفاده از مدل رگرسیون پنل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل ضمن تأیید نقش تأثیرگذار شرکتهای چندملیتی در توسعه توانمندیهای فناورانه کشورهای مذکور، تأثیر انگیزههای رقابتی بر گسترش فعالیتهای نوآورانه شرکتهای چندملیتی و همچنین ماهیت تکاملی مشارکت در تحقیق و توسعه را نشان داده است. بر این اساس، تمرکز بر شرکتهای چندملیتی فعال در بازار داخلی و ایجاد رقابت بین آنها به منظور انتقال فعالیتهای تحقیق و توسعه خود به کشورهای در حال توسعهای مانند ایران میتواند به عنوان یک ابزار سیاستی مؤثر در توسعه توانمندیهای فناورانه کشورها تلقی شود.https://www.behboodmodiriat.ir/article_81014_b8fcf4f7d4f075db0df189050a755218.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899112320181122Innovation Development Compatible with Regions (IDCR) in Developing Countries: The Case of Iranطراحی چارچوب مفهومی توسعه نوآوری سازگار با مناطق برای کشورهای در حال توسعه: مطالعه موردی کشور ایران8910781015FAیونس محمدیدانشجوی دکتری مدیریت سیستم، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.عباس مقبل باعرضدانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.ناصر باقری مقدماستادیار گروه آینده پژوهی، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران، ایران.امیر افسراستادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.Journal Article19700101Considering the broad approach of innovation and the with respect to the innovation development depending on social, economic, institutional of a region as well as path dependency, one of the basic principles of regional innovation policy is the lack of compatibility of policies of successful regions in other regions due to different policy context and path dependence. In developing countries such as Iran, due to the wide variety of cultural and territorial conditions, the importance of this issue is increasing. On the other hand, considering the increasing attention of policy makers to the issues of regional innovation development, such as the development of strategic plan for the development of provincial science and technology, correct understanding of this concept, as well as a conceptual framework is needed to allow for appropriate policy analysis and suggestions. In this research, in addition to explaining the cognitive map of knowledge in this area, the conceptual framework (IDCR) as well as its components, is described.توجه سالیان اخیر سیاستگذاران و مسئولین کشور به مباحث توسعه نوآوری منطقهای نظیر تدوین برنامه راهبردی توسعه علم و فناوری استانی، ضرورت فهم درست از حدود و زوایای این مفهوم و همچنین چارچوب مفهومی توسعهای آن را دوچندان نموده است تا بر اساس آن بتوان به تحلیل و ارائه پیشنهادات سیاستی مناسب پرداخت. نظریهپردازانی که رویکرد گسترده و سیستمی مفهوم نوآوری را پذیرفتهاند به ویژگی زمینهای بودن نوآوری تأکید دارند و بر این عقیدهاند که نه تنها هر کشوری مسیر توسعه ویژه و یگانهای دارد بلکه مناطق مختلف یک کشور نیز با توجه به تفاوتهای اقتصادی، فرهنگی، دانشی و اجتماعی خود، مسیر و راهکارهای ویژه خود را در توسعه نوآوری دارند. در این پژوهش تلاش شده با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای تجمیعی، یک چارچوب مفهومی و عملیاتی (مدل مرجع) توسعه نوآوری سازگار با مناطق (IDCR) ارائه گردد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه کتب، گزارشات پژوهشی و مقالات منتشرشده در فاصله سالهای 1995 تا 2017 در حوزه سیاست نوآوری منطقهای بوده است که در نهایت 7 کتاب، 73 مقاله و 13 گزارش سیاستی در این خصوص مورد بررسی قرار گرفتند. نهایتاً نیز به منظور اعتباربخشی و انطباق چارچوب طراحیشده با شرایط کشور، مدل ارائهشده در خصوص مناطق کشورمان به کار گرفته شده است.https://www.behboodmodiriat.ir/article_81015_290d529724d8e51c8281a63f71a26abd.pdf«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899112320181122Policy Recommendations Based on National-Level Material Flow Analysis: Comparative Study of Iran and Three Selected Countriesتوصیههای سیاستی مبتنی بر تحلیل جریان مواد در سطح ملی: مطالعه تطبیقی ایران و سه کشور منتخب10913281018FAجواد مشایخدکتری مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران0000-0002-1061-0043سید حسین نکومنش فردکارشناسی ارشد مهندسی مواد، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.مریم بهرامی کهیش نژادکارشناسی ارشد مهندسی شیمی، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.Journal Article20181229Economic development and increasing wealth in the last century has resulted in a sevenfold growth in the per-capita raw material consumption, culminating in a global average of more than 10 tons in 2010. Environmental hazards and the threat of resource scarcity had been the driving force behind a multitude of researches on the consumption indicators and the flow analysis of materials. The export and import flow of materials to Iran is of strategic importance, since, on the one hand, the Iran's economy relies heavily on the export of raw materials, and, on the other hand, imports of some critical materials are subject to restrictions due to international sanctions. However, despite the strategic importance of the topic, neither a comprehensive national-level study on the material consumption patterns nor a comparison with other economies has been carried out. This paper aims to introduce several material flow indicators and briefly compare Iran, Brazil, India and Turkey from material consumption viewpoint. Investigating such indicators shows that beside Iran's considerable dependency on the exportation of raw materials, the country is importing significant amount of processed materials with high hidden flow input in the form of finished goods. Furthermore, this study demonstrates that in addition to the fact that the per-capita material footprint of Iran is nearly 50% higher than the global average, there is a still increasing trend, which necessitates the policymakers to devise better policies to optimize this trend.توسعه اقتصادی و افزایش نسبی رفاه در جوامع با افزایش برداشت از منابع مواد خام تا بیش از هفت برابر بین سالهای 1900 تا 2010 همراه بوده و هماکنون سرانه جهانی مصرف مواد خام به بیش از ده تن در سال بالغ شده است. تهدیدات زیستمحیطی و خطر کمبود منابع در آینده به واسطه ادامه این روند پرشتاب مصرف، پیشران تحقیقات بسیاری در حوزه تحلیل جریان مواد در سطوح ملی و بینالمللی بوده است. جریان صادرات و واردات مواد، برای ایران دارای اهمیتی راهبردی است چرا که از یک سو، اقتصاد ایران متکی به صادرات مواد خام و از سوی دیگر، نیازمند واردات مواد مهم و حیاتی است خصوصاً امروزه که این واردات به دلیل تحریمهای بینالمللی با محدودیت مواجه خواهد بود. علیرغم اهمیت راهبردی این موضوع، تاکنون بررسی جامعی درخصوص الگوی جریان مواد در سطح ملی و مقایسه آن با سایر کشورها انجام نشده و از این رو، پژوهش حاضر با تبیین برخی شاخصهای تحلیل جریان مواد در سطح ملی به مقایسه وضعیت ایران با کشورهای هند، ترکیه و برزیل پرداخته است. یافتهها ضمن آشکار نمودن وابستگی قابل توجه ایران به واردات مواد در قالب محصولات ساختهشده از یک سو و صادرات مواد به صورت خام و فرآورینشده از سوی دیگر، نشان میدهد که سرانه مصرف مواد خام در کشور تقریباً 50 درصد بیش از میانگین جهانی بوده و کماکان نیز روندی صعودی دارد. این مهم ضرورت بازنگری در الگوی مصرف مواد و تمهید سیاستهای لازم برای بهینه کردن این روند را اجتنابناپذیر مینماید.https://www.behboodmodiriat.ir/article_81018_1bc1e9f043c6550ff1d4df6688348b4f.pdf