«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
15
3
2021
09
23
تحلیل تاریخی شکلگیری و تکامل جامعه مدیریت فناوری و نوآوری در ایران
11
36
FA
سید حبیب الله
طباطبائیان
دانشیار گروه مدیریت فناوری و کارآفرینی، دانشکده مدیریت و حسابداری ، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
tabatabaeian@atu.ac.ir
10.22034/jmi.2021.273529.2540
جامعه مدیریت فناوری ایران، اجتماعی نوپاست که رفته رفته سکان مدیریت خود را به دست نسل دوم دانشآموختگان این حوزه میسپارد. نسل سوم این دانشآموختگان نیز هم اکنون به سرعت در حال طی پلکان ترقی در حوزههای مدیریت فناوری کشور هستند. اگرچه توجه به علم و دانش در این کشور قدمتی به اندازه تاریخ این سرزمین دارد ولیکن آموزش رسمی و گسترده حوزه دانشی مدیریت علم و فناوری و حرکت جدی در شکلگیری این جامعه علمی از سالهای آغازین دهه 1380 شمسی شروع شده است. در این مقاله با مروری تاریخی بر جریان شکلگیری جامعه مدیریت فناوری تلاش شده تا با بررسی عملکرد پیشگامان این حوزه نظری در ایران، مهمترین اقدامات تأثیرگذار بر تولد این اجتماع علمی بررسی شود. فرصتها و چالشهای پیش روی اجتماع علمی مدیریت فناوری و نوآوری کشور و ترسیم راه پیشروی این جامعه جوان، متخصص و آتیهساز کشور از مهمترین یافتههای این مقاله است. این مقاله دلالتهایی در راستای آشناسازی متخصصین جوان این حوزه دانشی با ریشهها و جریانهای اصیل شکلدهنده اجتماع متخصصین حوزه مدیریت فناوری و فناوری ایران داشته تا زمینه همگرائی و انسجام فکری بیشتر بین سه نسل از پیشگامان، توسعهدهندگان و بالاخره آتیهسازان این حوزه تخصصی را در کشورمان فراهم نماید.
جامعه مدیریت تکنولوژی,مدیریت فناوری,مدیریت نوآوری, ایران
https://www.behboodmodiriat.ir/article_136245.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_136245_6c31be4e16e1b0abf9906a5fa12394e9.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
15
3
2021
09
23
تحلیلی تاریخی بر تجربه نهادسازی در سیاستگذاری فناوری نانو در ایران
37
61
FA
میثم
نریمانی
0000-0002-4204-3565
استادیار گروه اقتصاد دانش بنیان، پژوهشکده مطالعات فناوری، تهران، ایران.
narimani@tsi.ir
محسن
محمدی ایوانکی
0000-0002-4204-3565
دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشکده اقتصاد، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
mohsen.mohammadi@ut.ac.ir
10.22034/jmi.2021.285497.2565
یکی از مسایل مهم در حوزه سیاستگذاری صنعتی و فناوری، جایگاه نهاد سیاستگذار در ساختار نظام سیاسی و نقش آفرینی آن در برابر ساختار سنتی سیاستگذاری است. پیشینه تجربه نهادسازی ورود ایران به عرصه سیاستگذاری فناوری نانو، هم از نظر ورود تخصصی به یک حوزه فناورانه و هم از نظر تاثیر سیاستهای اتخاذ شده بر سیاستهای صنعتی و فناوری کشور، شایسته توجه ویژه است. در مورد اول تجربه ستاد نانو به لحاظ تاریخی بر تشکیل معاونت علمی و فناوری و سایر ستادهای توسعه فناوری مقدم میباشد. در مورد دوم تکثیر تجارب موفق سیاستی ستاد نانو در سیاستگذاری صنعتی و فناوری همچون نمایشگاه ساخت ایران، کانون پتنت، فدراسیون سرآمدان و شبکه ازمایشگاهی در سایر حوزههای فناورانه حایز اهمیت است. لذا این مقاله با تحلیل تاریخی تجربه 20 ساله کشور در عرصه سیاستگذاری فناوری نانو (از ابتدای دهه 1380 شمسی)، با تمرکز بر تکوین و توسعه ستاد ویژه توسعه فناوری نانو میپردازد. بر این اساس، ضمن جمع آوری و تحلیل دادههای مکتوب همچون گزارشها، اخبار و مصاحبههای عمومی، مصاحبههای نیمه ساختاریافته با بنیانگذاران و افراد مرتبط در سیر شکل گیری و توسعه ستاد انجام شده است. مقولات محوری در تحلیل تاریخی تجربه سیاستگذاری فناوری نانو شامل اولویتدهی به نیروی انسانی سیاستگذاری، نهادسازی در برنامههای تخصصی، ثبات و پایداری مدیریتی و انعطافپذیری در راهبردهای توسعهای است. به بیان دیگر در موفقیت ستاد نانو، حمایت مسئولین عالیرتبه کشور و حضور نهادهای مرتبط به عنوان ساختار پشتیبان و تقویت کننده در کنار مدیریت تعارض منافع حاصل از ذینفعان مختلف نقشآفرینی جدی داشته است.
سیاست صنعتی,سیاست فناوری,نقش دولت,ظرفیت نهادی,ستاد فناوری نانو,فناوری نانو
https://www.behboodmodiriat.ir/article_134476.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_134476_e838401875eaccfe5f9b6712c0e71e9b.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
15
3
2021
09
23
تحلیلی تاریخی بر شکلگیری و توسعه تجربه سیاستی قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان
63
90
FA
سید محمدحسین
شجاعی
استادیار گروه سیاست نوآوری و آیندهپژوهی، پژوهشکده مطالعات فناوری، تهران، ایران.
shojaei@tsi.ir
علی
شجاعتی
پژوهشگر پژوهشکده مطالعات فناوری، تهران، ایران.
shojaatiali@gmail.com
آرمان
خالدی
استادیار گروه سیاست نوآوری و آیندهپژوهی، پژوهشکده مطالعات فناوری، تهران، ایران.
khaledi@tsi.ir
10.22034/jmi.2021.282300.2542
شرکتهای دانشبنیان فناور محرک توسعه اقتصادی در نیم قرن گذشته بودهاند و حمایت از آنها به یکی از نقاط اصلی تمرکز در سیاستهای ملی فناوری و نوآوری تبدیل شده است. در ایران، تدوین یک بسته سیاستی منسجم برای حمایت از شرکتهای فناور خصوصی پس از حدود سه دهه تطور در نظام سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری کشور رخ داد. این پژوهش به مطالعه چرایی و چگونگی شکلگیری این بسته سیاستی با عنوان «قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات» میپردازد. پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی و مبتنی بر نظریه چرخهسیاست انجام شده و گردآوری دادهها با مطالعات کتابخانهای و روش تحلیلاسنادی صورت پذیرفته است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که چگونه بسترها و زمینههای نهادی و تاریخی (مانند تغییر تدریجی تمرکز از سیاست علم به سمت سیاست فناوری و سیاست نوآوری، شکلگیری فهم نظاممند از نوآوری و درک نقش بنگاهها در نظام نوآوری) در تعامل با محرکهای سیاسی و حکمرانی کشور (نظیر تحریمهای فناورانه، ایجاد نهادهای تخصصی حمایت از توسعه فناوری و نوآوری، بازتعریف نقشها و مسئولیتهای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و تأسیس معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور) موجب شکلگیری بستهای از ابزارهای سیاستی برای حمایت از شرکتهای فناور در قالب یک قانون مستقل و منسجم شده که پس از تصویب نیز تکامل یافته است. نتایج پژوهش بر لزوم توجه به ابزارهای سیاستی طرف تقاضای نوآوری، اعتبار مالیاتی و حمایت از مالکیت فکری برای تکمیل حمایتهای این قانون دلالت دارد.
شرکتهای فناور,سیاستگذاری,فناوری,نوآوری,قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان
https://www.behboodmodiriat.ir/article_136513.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_136513_19e742ab33880edb993f171f4e2cd210.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
15
3
2021
09
23
تحلیل تاریخی چالشهای پیادهسازی سیاستهای تدارکات عمومی حامی نوآوری در ایران
91
119
FA
میثم
نریمانی
0000-0002-4204-3565
استادیار، پژوهشکده مطالعات فناوری ریاست جمهوری، تهران، ایران
narimani@tsi.ir
محمدرضا
عطارپور
استادیار، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، تهران، ایران.
attarpour@hotmail.com
10.22034/jmi.2021.285819.2566
نقش سیاستهای تدارکات عمومی حامی نوآوری در تحریک تقاضا در دهههای اخیر مورد توجه سیاستگذاران خصوصا در کشورهای توسعه یافته قرار گرفته است. به منظور بررسی تحلیلی تاریخی روند تطوری این دسته از سیاستها در ایران، مطالعه چند موردی از سیاستهای افقی و عمودی و مقایسه آنها در این مقاله انجام میشود. مهمترین نمود این سیاستها از سال 1375 و با تصویب قانون حداکثر استفاده از توان داخل اجرا و به مرور تکامل یافت. در این پژوهش از سیاستهای افقی، قانون حداکثر استفاده از توان داخلی (مصوب 1375، 1391 و 1398) و ضوابط بکارگیری تسهیلات اعتبار صادراتی یا فاینانس (مصوبه شورای اقتصاد در بازه زمانی 1390 تا 1396)؛ و از سیاستهای عمودی سیاست 10 قلم کالای اساسی نفت (اجرا در سال 1394) و نمایشگاه ساخت ایران (آغاز اجرا در سال1391) مورد بررسی قرار میگیرد. این چهار برنامه سیاستی بر اساس الگوی سیاستی چهاربخشی تحلیل ابعاد تدارکات عمومی حامی نوآوری تحلیل شده و با یکدیگر مقایسه شدهاند. بررسی تطور ابزارهای سیاست تدارکات عمومی حامی نوآوری نشان میدهد، شفافیت تقاضا مبتنی بر اولویتهای بخشهای مختلف، احصاء، ارزیابی و ارتقای توانمندی داخلی، نهادهای واسط (مدیریت هزینههای مبادله) و ارتقای نظام حکمرانی، در جهت توسعه نوآوریهای بخشی مهمترین چالشهای مشترک در چهار برنامه مورد بررسی است. یافتههای این پژوهش دلالت بر تکرار چالشها و نواقص سیاستی در فرآیند متنوعسازی و تطور برنامههای سیاستی افقی و عمودی تدارک عمومی حامی نوآوری در ایران است که پیشنهاد میشود در تلاشهای آتی سیاستگذاری مورد توجه قرار گیرد.
تحریک تقاضا,سیاستهای افقی,سیاستهای عمودی,تدارکات عمومی حامی نوآوری,سیاست نوآوری
https://www.behboodmodiriat.ir/article_136251.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_136251_042c914fe7f5f5cdfff9d68b5ea02e7a.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
15
3
2021
09
23
تحلیلی تاریخی بر اسناد سیاست توسعه صنعتی در ایران و ارائه الزامات سیاستی در سالهای پیشرو
121
144
FA
کیارش
فرتاش
0000-0003-0883-7588
استادیار گروه سیاستگذاری علم و فناوری، پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
kiarash.fartash@yahoo.com
10.22034/jmi.2021.305149.2655
سیاست توسعه صنعتی از مهمترین برنامهها و مداخلاتی محسوب میشود که تقریباً در تمام کشورهای توسعه یافته حال حاضر، دست کم در دورهای چند دههای به صورت منسجم، فعال و تهاجمی توسط دولتها دنبال شده است. در ایران از دوره پهلوی اول سیاست توسعه صنعتی با محوریت جایگزینی واردات مورد توجه بوده و به جزء دورهای کوتاه در دهه 1340، دستاوردهای قابلتوجهی از این سیاستها مشاهده نمیشود. از دهه 1380 به بعد توسعه صنعتی از طریق تدوین اسناد اختصاصی توسعه صنعتی در دستورکار قرار دارد. تا ابتدای سال 1400، 4 سند در این راستا تصویب شده و فارغ از تفاوتهای آنها، دستاوردهای توسعه صنعتی از محل این اسناد چشمگیر نیست. لذا این مقاله با بررسی پیشینه و تحلیل کیفی و تاریخی اسناد سیاست توسعه صنعتی در ایران چالشها و الزامات سیاستی و اجرایی توسعه صنعتی را استخراج مینماید. دادههای مورد نیاز این پژوهش با از طریق 9 مصاحبه نیمهساختار یافته و بررسی منابع ثانویه جمعآوری شده است. بر اساس یافتههای نویسنده، اسناد سیاست توسعه صنعتی در سالهای آتی لازم است با تمرکز بر ارتقاء توانمندی فناورانه و تولیدی، همراستایی توسعه صنعتی و سایر سیاستهای ملی، حمایت مدتدار مبتنی بر عملکرد و شایستگی، خلق پویای مزیتهای نسبی فناورانه، اولویتگذاری علمی و اصولی تعداد کمی بخش با پتانسیل توسعه، حمایت از رویکرد صادراتمحور و تقویت رقابتپذیری بینالمللی بنگاهها را مورد توجه قرار دهد. وجود متولی دارای اختیار اجرایی، هماهنگی، ارزیابی و بازنگری مستمر، فراتر از یک وزارتخانه موضوعی نظیر وزارت صمت، نیز از الزامات اصلی نهادی پیادهسازی اسناد سیاست توسعه صنعتی است.
اقتصاد هتردوکس,سیاست توسعه صنعتی,توسعه صنعتی,سیاستگذاری صنعتی
https://www.behboodmodiriat.ir/article_137146.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_137146_ec278517f9553de5b514d258f243698b.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
15
3
2021
09
23
تحلیلی تاریخی برعلل شکست در پروژههای توسعه صنعت نفت
145
173
FA
رضا
بهبود
دانشجوی دکتری مدیریت صنعتی گرایش مدیریت سیستم ها، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.
rezabehboud@yahoo.com
عظیم
زارعی
دانشیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.
a_zarei@semnan.ac.ir
عادل
آذر
استاد گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
azara@modares.ac.ir
سید عباس
ابراهیمی
استادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.
a.ebrahimi@semnan.ac.ir
10.22034/jmi.2021.287575.2576
پروژههای توسعه منطقه انرژی پارس تجربهای یکپارچه و ملی برای ایجاد زیرساختهای بالادستی و پاییندستی متمرکز در صنعت نفت است که در دستیابی به اهداف مورد انتظار و بهرهبرداری در زمان مقرر با شکست روبهرو شد. لذا مقاله حاضر به علل شکست و استخراج درسآموختههای آن برای سایر پروژههای توسعه صنعت نفت میپردازد. این پژوهش دارای رویکرد کیفی است و با استراتژی روایتی و جمعآوری دادهها از طریق مصاحبههای نیمه ساختار یافته با مدیران و متخصصین فعال در اجرای این پروژهها متشکل از کارفرمایان، پیمانکاران و مهندسین مشاور، چهار دورهی زمانی در فرایند توسعه طرحهای صنعتی منطقه انرژی پارس واقع در عسلویه را از سال 1377 تا 1400 بررسی مینماید. بر اساس نتایج، علل اصلی شکست پروژههای مورد مطالعه را میتوان به نگاه به خارج در فرایند توسعه، وابستگی در تأمین تجهیزات و اجرای کلان پروژهها توسط شرکتهای خارجی در کنار عدم اتخاذ راهبرد مناسب برای آموزش نیروی انسانی متخصص و انتقال دانش فنی و مدیریتی برای طراحی در دورهی حضور فعال پیمانکاران بینالمللی صاحب صلاحیت؛ عدم استفاده از ظرفیت مدیران شایسته به دلیل تغییر مکرر سیاسی تصمیمگیران اصلی وزارت نفت در دورهی تحریمها؛ توجه به مسئله افزایش فروش نفت در برابر نگاه توسعهمحور به این صنعت در دورهی برجام؛ تشدید تحریمها و مهاجرت نیروی انسانی متخصص به خارج از کشور نسبت داد. سیر تاریخی توسعه صنعت نفت بیانگر ضرورت ایجاد تحولی بنیادی در تمامی سطوح کلان و خرد با هدف برنامهریزی کارآمد، افزایش توانمندی فناورانه، بومیسازی دانش فنی، خودکفایی در ساخت تجهیزات و اجرای پروژهها توسط پیمانکاران ایرانی است.
توسعه صنعت نفت,کلان پروژه,ایران,علل شکست,منطقه انرژی پارس
https://www.behboodmodiriat.ir/article_134101.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_134101_22ce6bb04bebc333959c626c3b07d62d.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
15
3
2021
09
23
تحلیلی تاریخی بر گفتمانهای رقیب نوآوری و تحول در صنایع دفاعی
175
200
FA
ابوالفضل
باقری
استادیار گروه سیاست فناوری و نوآوری، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران، ایران.
abolfazl_ir@yahoo.com
10.22034/jmi.2021.292942.2609
علیرغم سابقه طولانی مطالعات تحول و نوآوری در بخش دفاعی،کمتر پژوهشی برای بررسی پویایی و تکامل این مطالعات و سیاست های متناظرشان انجام شده است. در پاسخ به این سوال، پژوهش حاضر با بررسی گزارشها و اسناد تحول و نوآوری دفاعی و انجام 20 مصاحبه با مجریان پروژههای مطالعاتی، سیاستگذاران و برنامه ریزان و مدیران واحدهای صنعتی و تحقیقاتی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این مطالعات را می توان به سه دوره تاریخی تقسیم کرد که در هر دوره یک گفتمان جهت گیری سیاستهای نوآوری و تحول دفاعی را مشخص کرده است. گفتمان اول در دهه 70 فعال شد و تمرکز خود را ترویج و گفتمان سازی اهمیت نوآوری و تحول در بخش دفاع و معرفی ابزارها و سیاستهای سایر کشورها قرار داد و کمتر به توصیه و تجویز پرداخت. گفتمان دوم از اوایل دهه 1380 با هدف تاثیر گذاری بر تحول صنعت دفاعی کشور رویکردها و استراتژیهایی تجویزی در دو سطح بنگاهها و سازمانهای سیاستگذار دفاعی در قالب دو بسته الگوی تعالی و سیاستهای هسته و شبکه مطرح شد. در مقابل گفتمان سوم (از اوایل دهه 1390) توجه جدیتری به تجویز داشته و توصیههای سیاستی در قالب دستورالعملها و شیوه نامههای اجرایی تحت عنوان نظام نوآوری دفاعی ارائه مینماید. در هر سه گفتمان به جنبههای اجتماعی و اقتصادی کمتر توجه شده و سطح تمرکز در تحلیل و تجویز عموماً به ساختار (آرایش بازیگران رسمی) و بازمهندسی ساختار تقلیل یافته است. با این حال، فاصلهاندک سیاست پژوهی تا اجرا و اصلاح این سیاستها، از بلوغ نسبی بخش دفاعی در سیاستگذاری و پیادهسازی نوآوری و تحول حکایت دارد.
نظام نوآوری دفاعی,نهاد,نظام ملی یادگیری,صنایع دفاعی,گفتمان نوآوری,گفتمان تحول
https://www.behboodmodiriat.ir/article_136244.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_136244_662d07c28fefba3fd37709aef13c18b8.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
15
3
2021
09
23
تحلیلی تاریخی بر چالشهای توسعه و تجاریسازی در یک شرکت دانشبنیان حوزه تجهیزات پزشکی
201
220
FA
الناز
مسماع خسروشاهی
کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
khosroshahi.e67@gmail.com
جواد
سلطان زاده
0000-0003-3176-8816
استادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
jsoltanzadeh@yahoo.com
10.22034/jmi.2021.284091.2553
محققان و سیاستگذاران تجاریسازی فناوری در پاسخ به چالشهای متنوع مالی، مدیریتی، ساختاری و بازاریابی، راهکارهایی را برای خروج از بحران دره مرگ ارائه نمودهاند. پژوهش حاضر، تجربهای در راستای غلبه بر چالشهای تجاریسازی فناوری ارائه کرده است. مقاله حاضر به بررسی تجربه عملی شرکت دانشبنیان در حوزه تجهیزات پزشکی ایران در قالب مطالعه موردی پرداخته است. دادهها طی شش ماه (مهر تا اسفند 1399) با انجام مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری شده و با رویکرد روایت تاریخی تجربه عملی شرکت طی چرخه عمر بیش از پنجساله آن تا به امروز (مراحل تولد، رشد، بلوغ و احیا) تشریح شده است. نتایج نشان میدهد، هر چند راهکارهای نهادی مانند استقرار واحدهای پژوهشی و تولیدی شرکت در مراکز رشد و تأمین هزینههای پیش از تولید صنعتی از سال 1396 و در مراحل تولد، رشد و بلوغ امکان تحصیل موفقیتهایی را به همراه داشته اما در تجاریسازی با چالش مواجه شد. شرکت در مرحله احیا با ایجاد یک شرکت هلدینگ فناور توانسته راهکاری نوین جهت غلبه بر چالش دره مرگ فناوری در شرکتهای دانشبنیان ارائه نماید. شرکت در همکاری با شرکتهای بزرگ و تأسیس شرکتهای تابعه در زمینه «طراحی و ساخت» و «بازاریابی و فروش» و ایجاد پژوهشکدهای جهت مطالعات پیشبالینی و بالینی، تمرکز خود را بر جنبههای فنی فرایند نوآوری متمرکز ساخته و فعالیتهای تخصصی کسب و کار را به متخصصین این حوزه محول و موفق به تجاریسازی محصولات خود شده است. یافتههای این مقاله دلالتهای سیاستی و مدیریتی برای سیاستگذاران و مدیران شرکتهای دانشبنیان در تجاریسازی فناوریهای پیشرفته دارد.
شرکت دانشبنیان,دره مرگ,تجاریسازی فناوری,تجهیزات پزشکی,کووید-19
https://www.behboodmodiriat.ir/article_134475.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_134475_c001228901f44bf982781dcb832b03db.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
15
3
2021
09
23
تحلیل تاریخی شکلگیری و توسعه خدمات توانمندسازی شرکتهای دانش بنیان در صندوق نوآوری و شکوفایی
221
239
FA
رضا
نقی زاده
استادیار گروه تامین مالی و اقتصاد علم، فناوری و نوآوری، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران، ایران
naghizadeh@nrisp.ac.ir
10.22034/jmi.2021.294417.2611
شرکتهای فناور و دانش بنیان یکی از محورهای اصلی توسعه اقتصاد دانش بنیان در کشور هستند و به همین جهت سازوکارهای توانمندیهای این شرکتها دارای اهمیت میباشد. در دو دهه اخیر حمایتهای نسبتاً زیاد مالی و حقوقی از این شرکتها صورت پذیرفته، اما توانمندسازی مدیریتی و سازمانی آنها معمولاً مغفول بوده است. بر این اساس صندوق نوآوری و شکوفایی از سال 1394 تا سال 1400 و در راستای اجرایی نمودن قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانش بنیان و تجاری سازی نوآوریها و اختراعات [1] اقدام به ارائه خدمات توانمندسازی به شرکتهای دانش بنیان نمود. در این مقاله از طریق روش مطالعه موردی و با بهره گیری از مستندات موجود، آمار و شواهد و انجام 21 مصاحبه نیمه ساختار یافته، به بیان روایت تاریخی شکلگیری و توسعه خدمات توانمندسازی، الگوها و محدودیتهای آن از آغاز شکل گیری تاکنون پرداخته است. بر اساس یافتههای تحقیق، سه عامل درک ضرورت وجود چنین خدماتی، وجود ساختارها و نهادهای مشابه در سطح بینالمللی و تاکید مدیریت ارشد صندوق بر اهمیت و ضرورت ارائه خدمات توانمدسازی بر شکلگیری این خدمات موثر بودهاند. همچنین سه کاستی عدم همزمانی خدمات توانمندسازی با سایر خدمات مالی صندوق، کمبود شرکت توانمند و نیروی متخصص برای ارائه خدمات توانمندسازی و تمرکز خدمات در استانهای برخوردار از چالشهای پیش روی این خدمات در آینده میباشد. یافتههای این مقاله دلالتهای سیاستی برای سیاستگذاران اقتصاد دانش بنیان در توسعه خدمات توانمندسازی شرکتهای دانش بنیان ارائه مینماید.<br /> <br />[1] نام کامل قانون "حمایت از شرکتها و مؤسسات دانش بنیان و تجاری سازی نوآوریها و اختراعات" است که در این مقاله به اختصار با عنوان قانون دانش بنیان اطلاق میشود.
توانمندسازی,صندوق نوآوری و شکوفایی,مطالعه موردی,شرکت دانش بنیان,تحلیل تاریخی
https://www.behboodmodiriat.ir/article_137147.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_137147_fe879be7adea5191799193db2522d5b8.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
15
3
2021
09
23
از خرید کارخانه تا طراحی کارخانه: مورد کاوی دو سرمایه گذاری صنعتی مشترک سازمان گسترش و نوسازی صنایع در صنعت غذایی در دورههای قبل و بعد از انقلاب
241
264
FA
روح اله
ابوجعفری
استادیار گروه اقتصاد دانش بنیان، پژوهشکده مطالعات فناوری ریاست جمهوری، تهران، ایران.
aboojafari@tsi.ir
سید جعفر
حسینی
استادیار گروه اقتصاد دانش بنیان، پژوهشکده مطالعات فناوری ریاست جمهوری، تهران، ایران.
hosseini@tsi.ir
10.22034/jmi.2021.284176.2555
تمرکز بر تجربه زیسته افراد و سازمانها یکی از روشهای مناسب برای فهم شکستها و موفقیتهای تاریخی در حوزه همکاریهای فناورانه و صنعتی است. بر این اساس، در این پژوهش با تمرکز بر دادههای حاصل از مصاحبههای نیمه ساختار یافته مبتنی بر تجربه زیسته آقای داریوش محجوبی که یکی از مدیران پروژه پیشین سازمان گسترش و صنایع نوسازی ایران در هر دوره قبل و بعد از انقلاب بودهاند و در پروژههای مرتبط با سرمایهگذاریهای مشترک سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران حضور فعالی داشتهاند مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مورد کاوی دو تجربه متفاوت ایشان در سرمایه گذاری مشترک قبل و بعد از انقلاب در صنعت غذایی نشان میدهد که نگاه به مفهوم فناوری در همکاریهای فناورانه با طرف خارجی و هدف سیاستگذار از همکاری (توسعه توانمندیهای فناورانه داخلی یا استفاده از ظرفیت داخلی) نقش مهمی در نتایج و دستاوردهای همکاری دارد. بر این اساس، در شرایطی که نگاه در همکاری فناورانه و صنعتی به جای صرف وارد کردن تجهیزات و بهره برداری از آنها به روابط بخشهای مختلف فرایند تولید و جریان نیازهای موجود در آن واحد صنعتی یا کارخانه تغییر یابد و در نهایت به تسلط بر طراحی کارخانه منجر خواهد گردد، نتایج بهتری از منظر اثربخشی همکاریهای فناورانه به دست میآید. بر این اساس در صنعت غذایی رویکرد کلید در دست قبل از انقلاب، ایران را به واردکننده تجهیزات تبدیل کرده بود. اما تجربه پروژه شیر سنندج بعد از انقلاب و تسلط بر طراحی فرایند امکان مدیریت پروژه مطابق نیازهای بومی را فراهم میکند.
همکاری فناورانه,طراحی کارخانه,تحلیل تاریخی,سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران
https://www.behboodmodiriat.ir/article_134099.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_134099_fa9a041f073712c114c1f50af4aa36db.pdf